خوي در مطبوعات قاجار

خوي در مطبوعات قاجار (25)

به كوشش: اورين مقدم

 

26 ربيع الاول 1327 نمره 43 سال سيم ص 979

نقل از روزنامة مكافات منطبعة خوي

(مكتوب از اردوي حريت خواه سعدآباد)

امروز كه چهاردهم صفر است يكساعت از دسته گذشته خبر رسيد دستة از سواران دشمن بطرف قرية (قره شعبان) هجوم آورده اند تا حكم يورش از جناب ابراهيم بيك بمجاهدين و سواران برسد دو نفر از مجاهدين غيور (مشهدي ولي) (تيمور باغدرة) بدشمن حمله نموده دليرانه و مردانه جلو خصم را گرفته چند تيري در فيمابين مبادله گرديد استبداديان را در مقابل اين دو نفر جوانان فداكار تاب نمانده رو بفرار نهادند.

نواب والا شاهزاده جهانگير ميرزا با چند نفر بامداد مجاهدين عزيمت نموده تا رسيدن آنها مجاهدين اولي يك فرسخ دشمن را تعاقب نمودند از توجه حضرت حجه عجل ا... فرجه دل مجاهدين چنان قومي شده كه دو نفر مقابل صد نفر اشرار را گرفته عقب مينشاند تلفيات دشمن هنوز معلوم نيست.

زنده باد طرفداران حريت و انسانيت كور باد استبداد پرستان (قربان آزادي محمدزادة ايراني)

(ايضاً مكتوب از اردوي ملي سعدآباد)

يا وخامت حال استبداديان ماكو

بنام خداوند آزادي بخش (1) صفر پنج ساعت از شب چهارشنبه گذشته بنا بتصويب جناب (ابراهيم بيك) رئيس مجاهدين سه دسته از هم مسلكان محترم (ژون ترك) و دو دسته از مجاهدين غيور بسه دستة آخري منقسم دسته اولي در تحت رياست (اسمعيل افندي) دستة دويمي در تحت رياست (مصطفي افندي) دسته سيمي برياست (يعقوب افندي) فرمانده كل جناب (خليل افندي) مصمم گشته. سه بصبح مانده از سعدآباد حركت كرده پياده از رود (قطور) عبور نموده خودمان را بالاي قرية (حاشيه رود) رسانديم آفرين به بلدچيان پنجاه نفر پياده را چنان بقريه رسانيدند كه ده قدم مانده بود قراولان دشمن را زنده بگيريم يك دفعه صداي كيستي از اردوي خصم بلند شد.

ما پنجاه نفر دفعتاً با گلوله هاي آتشين صيدافكني كرديم. اول دفعه چهار نفر قراولان افتادند معلقي كه در زير درختستاني بود بدست آورده ديگر به دشمن امان نداديم نقشه حرب از اين قرار بود در قرية (حاشيه رود) كوه بزرگي است صد و پنجاه نفر سواره با (عبدالحسين) خان سلطان (قراجه داغي و محمدصادق) خان سرهنگ (امان ا...) خان سرهنگ و (پاشا) خان ياور و اقاخان سلطان با سواران سلماس بمحافظت آنجا تعيين گشت و صد نفر سوار سلماس با اسمعيل خان سرتيپ و قاسمخان سرهنگ و شاهزاده برياست جناب (ابراهيم) بيك رئيس منتظر وقت بودند همينكه صداي تفنگهاي دل شكاف حريت طلبان گوشزد سواران گرديد از چهار جانب بناي شليك گذاشتند.

گلوله ها مثل باران از بالا و پائين بسر دشمنان ميباريد.

اردوي استبداد ضحاك پرست كه از وحشت احرار شب را بيدار و در طليعة صبح هر يكي در گوشه خوابيده بودند از صداي تفنگهاي آزادي طلبان كه الفاظ مقدسة حريت عدالت و مساوات عالم را فرا گرفته بود. و از جانبي با وزيدن نسيم صبح صداي مرحبا و آفرين را ميتوان گفت از قبور پرنور شهداي راه حريت حاجي ميرزا (ابراهيم) آقا و (ملك المتكلمين) و ميرزا (جهانگير) خان بگوش فداكاران ميرسانيد و سبب قوت قلب مجاهدين ميشد.

البته قارئين محترم را با وجود اين اقدامات غيورانة ملي اوضاع استبداديان بخوبي مشهود خواهد شد كه با چه حالت ذلت هر يكي بجانبي گريزان و بهرطرف كه رو مياوردند هدف گلوله هاي آتشبار مي شدند از بالا و پائين اجساد بيروح بود علي الاتصال بروي زمين ميافتاد برفي كه با كمال بيشرفي و فلاكت امكان فرار داشت جز اسب بي زين و لجام چاره نمي‌ديد.

نگارنده كه با نور چشم مجاهدين فدائي ملت و سرامد طريقة حريت و انسانيت جناب آقا ميرزا سعيد سلماسي در سنگر واحد باعداد حرب قيام داشتيم آنجوان غيور با رشادت و دليريكه اولين تكليف مدافعان وطن است خصم افكني مينمود ـ بقيه دارد

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (23)

 

به كوشش اورين مقدم

ادامه نوشته

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (22)

به كوشش : اورين مقدم

 

شهر صفر المظفر 1326 شماره 4 (دوره دوم ـ سال دويم) ص 693

(سواد تلگرافي است كه از انجمن خيرية خوي بجناب مستطاب آقاي حاجي نظام العلماء سلمه ا... تعالي مخابره شده)

حضور مبارك حضرت مستطاب آقاي حاجي نظام العلما مدظله العالي در اين موقع كه از حسن توجهات و اقدامات بندگان حضرت مستطاب اجل آقاي سالار ارفع حكمران و امت شوكته انجمن حيريه در خوي شرف انعقاد يافته با انتشار معارف و افتتاح مدرسه چشم عموم را روشن و باجراي اعمال خيريه همه را متشكر و سپاس گذار فرمودند بعد از تقديم ادعية خالصانه عرض تشكرات صميمانه را حضور مبارك لازم دانسته متجاسر مي باشيم الحق و الانصاف هر چه از محامد اوصاف و مكارم اخلاق حضرت معظم له عرض كنيم از هزاران يكي را نگفته و از بيان حق واقع عاجز خواهيم بود برومند باد آن همايون درخت از خداوند ميامن نيات كريمانه حضرتعالي و استقامت چنين وجود مسعودي را كه سرمنشاء خير مي باشند مسئلت ميداريم. (انجمن خيرية خوي)

جواب تلگرافي جناب مستطاب آقاي حاجي نظام العلماء سلمه ا... تعالي

موافقت و همراهي اهل ولايت و انجمن با كارگزاران حكومت در حفظ نظم و مصالح ولايت و آسايش اهالي و انتشار اعمال خيريه و نشر معارف و افتتاح مدرسه بحمدا... ميان همه حكومتهاي آذربايجان حالا ضرب المثل است اين معني دليل كمال عقل و كفايت اهالي آن ولايت است كه هم خود را آسوده داشته اند و هم انجمن مقدس و كارگزاران اين ولايت از طرف شما نوعي آسوده گي دارند و مي دانند كه شماها بسلامت نفس و صرافت طبع هميشه مراقب حفظ امنيت و نظم مهام خيريه ميباشيد جزاكم‌ا... خيراً

***

2 شهر ربيع‌الاول 1326شماره 9 سال دويم ص 714

از حسن كفايت و كارداني جناب جلالتماب اجل سالار ارفع و اهتمامات وافيه وكلاي انجمن ولايتي داخله شهر خوي در كمال نظم و امنيت خاصه عمل خبازخانها را كه اين اوقات واگذار بوكلاي اصناف نموده اند از حيث نان رفاه و آسايش تامه براي اهالي حاصل و از آنجائيكه نمايندگان محترم ملي با كارگزاران حكومتي اتفاق مادي و معنوي را نموده در صدد تكميل روابط انتظام و طي مراحل قانوني هستند والحق نسبت بساير ولايات جزو آذربايجان در طريق ترقي و سعادت سير سريعانه ميكنند لذا در تأسيس انجمن بلديه آنجا كه از وسايل تأمين ملك و آسايش ملت است بذل مراقبت نموده موافق قانون نظام نامه وكلاي محلات را روز جمعه 3 شهر صفرالمظفر انتخاب كرده اند و اسامي وكلا موافق صورت ذيل است كه از خوي باداره فرستاداند و ما نيز محض اطلاع عامه درج ميشود.

حاجي حسن آقا تاجر عبدالعلي زاده، حاجي حسين آقا بزاز ابوطالب زاده، جناب امجدالملك، حاجي احمد آقا صراف، آقا ميرابوالحسن، حاجي زين العابدين، مشهدي جليل بزاز، مشهدي محمدحسين صراف، مشهدي محمد بقال، حاجي اسماعيل دلال، حاجي محمود قراعيني، حاجي ميرزاعباس بزاز، آقا ميرزا عبدا... بزاز، علي اكبر خان سرهنگ، حاجي خليل آقا تاجر، آقا ميرزا محمد، ملا آقاجان، كربلاي حسن، آخوند ملاعباس.

اعلان از خوي

بعضي از مشتركين جرايد مقدسه را كه از تأديه حقوق ارباب جرايد مسامحه و اهمالي ميكنند اعلام ميشود از معاونت و همراهي آنانكه حس معارفخواهي ندارند بالمره چشم پوشيده و همينقدر عرضه ميدارد كه لامحاله در اداي وجه ابونة جرايد تأسي بوجود محترم جناب مستطاب اجل آقاي سالار ارفع حكمران و جنابان حاجي امير تومان و حسام دفتر و غيره بفرمايند كه هميشه وجه اشتراك جرائد را مقدمه ميپردازند نه اينكه شيوة غيرمرضية جناب (... يارخان) را پيشنهاد خود ساخته و بهمدستي (خ...) اسباب اغتشاش و انقلاب ولايت را فراهم آورده در آنميانه حقوق ارباب جرايد را حيف و ميل كنند هرگاه وجه اشتراك جرايد را كه قبض هم داده شده است تمام و كمال نپردازند و ما را از زير بار انفعال اهل معارف نرهانند ناگزير اسامي آنها وضوحاً در جرايد درج و منتشر خواهد شد.

(غريب الوطن ابراهيم وكيل جرايد)

(محمد معين التجار) [مدير روزنامه انجمن در تبريز]

***

14 شهر ربيع الاول 1326 شماره 13 سال دويم ص 727

بحثهايي در باب عدم صلاحيت ميرزاآقا اصفهاني صورت گرفته و سرانجام او را به دليل تمايل به مستبدين و عدم مشروطه خواه بودنش از نمايندگي آذربايجان در مجلس دارالشوري عزل كرده اند. اين شخص همان كسي است كه براي مصالحه بين خوي و ماكو آمده بود و تمام قضيه را به نفع ماكو و مستبدين آنجا فيصله داده بود.

***

24 شهر ربيع الاول 1326 شماره 15 سال دويم ص 737

شرح مختصري درباره گذشته و سرگذشت حاجي نظام الدوله [دنبلي] آورده است.

***

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (21)

به كوشش: اورين مقدم

تلگراف از طهران بخوي

انجمن ولايتي تلگراف انجمن بتوسط جناب شريعتمدار حاجي امام جمعه دام افضاله رسيده از اين اقدامات جناب ميرزا عبدا... خان سالار ارفع كه كفايت ذاتي و حسن رفتار را ظاهر كرده اسباب رضايت عموم اهالي شده و انجمن هم اينقسم اظهار تشكر كرده بي اندازه راضي هستيم مخصوصاً اقدام در عمل نان خبازخانه و غيره مزيد رضايت گرديد اميدواريم كه حكام مملكت تماماً اينقسم رفتار نمايند و جلب توجه ملت را بنمايند و مجلس مقدس هم هميشه اظهار رضايت خود را دريغ نميدارد (شوراي ملي)

تلگراف از خوي به تبريز

خدمت اعضاي محترم انجمن مقدس شيدا... اركانه حق را بايد گفت و حقيقت را نبايد نهفت جدا از آنكه جناب اجل ميرزا عبدا... خان سالار ارفع را بحكومت خوي و سلماس انتخاب فرمودند ملت خوي عموماً بوصول اين مژده بواسطة اطمينانيكه باين شخص كافي و ملت پرست داشتند از اولياي دولت و ملت تشكرها كرده منتظر اقدامات صحيحه جناب معزي اليه بودند تا اين كه پنجم شهر شوال بشهر خوي ورود كرده بلاتأمل با كمال جدّ و جهد الي يومنا هذا مشغول تأمين و تحصيل آسودگي اين ولايت خسارت ديده شدند بحمدا... در اندك مدتي بتدابير حسنه تمام اختلافات داخلي را مرتفع ولايت را منظم و آسوده كرده اند و مخصوصاً ترتيبات صحيحه بطرز جديد براي محاكمات و رسيدگي بتظلمات قرار داده جريمه و رشوه و خدمتانه و غيره كه باعث اختلال نظم بوده موافق اعلانات موقوف تمامي اجزاي حكومتي را بمواجب و مرسوم معين و موظف فرمودند كه احدي را جرئت ظلم و تعدي نيست عمل نان و خبازخانه كه امر مهمي بوده و اسباب نگراني اهالي بود دو روز قبل اهالي را بحكومت دعوت كرده بدون اينكه باحدي تكليف شاق شود تدارك خبازخانها را تا سر خرمن بترتيبات صحيحه معين كرده و الان مشغولند جنس را در شهر خوي در انبار ملتي جمع ميكنند بحمدا... از حسن توجهات حكومت اين مسئله نان كه اسباب نگراني عموم بوده بخوبي صورت گرفته و بر امنيت و آسوده گي افزوده الحق امروز اولياي ملت راست پاداش خدمات مهمة اين حاكم مشروطه خواه و ملت پرست را از اولياي دولت مسئلت فرمايند و اسباب تشويق عموم خواهد بود [(؟)] (انجمن ملي خوي)

***

15 شهر صفر المظفر 1326 شماره 4 (دوره دوم ـ سال دويم) ص 693

(سواد تلگرافي است كه از انجمن خيرية خوي بجناب مستطاب آقاي حاجي نظام العلماء سلمه ا... تعالي مخابره شده)

حضور مبارك حضرت مستطاب آقاي حاجي نظام العلما مدظله العالي در اين موقع كه از حسن توجهات و اقدامات بندگان حضرت مستطاب اجل آقاي سالار ارفع حكمران و امت شوكته انجمن خيريه در خوي شرف انعقاد يافته با انتشار معارف و افتتاح مدرسه چشم عموم را روشن و باجراي اعمال خيريه همه را متشكر و سپاس گذار فرمودند بعد از تقديم ادعية خالصانه عرض تشكرات صميمانه را حضور مبارك لازم دانسته متجاسر مي باشيم الحق و الانصاف هر چه از محامد اوصاف و مكارم اخلاق حضرت معظم له عرض كنيم از هزاران يكي را نگفته و از بيان حق واقع عاجز خواهيم بود برومند باد آن همايون درخت از خداوند ميامن نيات كريمانه حضرتعالي و استقامت چنين وجود مسعودي را كه سرمنشاء خير مي باشند مسئلت ميداريم. (انجمن خيرية خوي)

جواب تلگرافي جناب مستطاب آقاي حاجي نظام العلماء سلمه ا... تعالي

موافقت و همراهي اهل ولايت و انجمن با كارگزاران حكومت در حفظ نظم و مصالح ولايت و آسايش اهالي و انتشار اعمال خيريه و نشر معارف و افتتاح مدرسه بحمدا... ميان همه حكومتهاي آذربايجان حالا ضرب المثل است اين معني دليل كمال عقل و كفايت اهالي آن ولايت است كه هم خود را آسوده داشته اند و هم انجمن مقدس و كارگزاران اين ولايت از طرف شما نوعي آسوده گي دارند و مي دانند كه شماها بسلامت نفس و صرافت طبع هميشه مراقب حفظ امنيت و نظم مهام خيريه ميباشيد جزاكم‌ا... خيراً

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار(21)

به كوشش اورين مقدم

ادامه نوشته

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (19)

به كوشش: اورين مقدم

(محمدعلي رئيس مخزن)

ايضاً خلاصة نوشته انجمن ملي خوي

اسلحه و قورخانه كه در وقعة ماكو براي دفاع اشرار باهالي خوي داده شده بود جمع آوري آن بجناب آقا ميريعقول محول گرديد تمامي اسلحه را غير از تفنگ و فشنگي كه بغارت و بمصرف رسيده بود تحصيل نموده و تسليم مخزن نظامي كردند و در حقيقت از زحماتيكه جناب اقا قبول نموده و از عهدة اين خدمت مهم بخوبي برآمدند اهالي خوي عموماً و انجمن خصوصاً كمال تشكر و ممنوعيت را دارند خداوند توفيق دهاد. (انجمن ملي خوي)

***

 شنبه 8 ذيقعده 1325 شماره 20 سال دويم ص 629

وقايع و مذاكرات انجمن مقدس روز يكشنبه 21) و دوشنبه31) ذيقعده الحرام

روز يكشنبه 21) جمعي از رعاياي سكمن آباد خوي بانجمن مقدس آمده و اظهار تظلم نمودند كه ما از اسراي ماكو هستيم و در اصلاح وقعه ماكو و خوي رعايتي براي رفع پريشاني و صدمات واردة ما نشده است عريضة تظلمي هم بمحضر ايالت كبري داده و در تلو عريضة رعايا از طرف ايالت كبري نيز لايحة بانجمن مقدس قريب باينمضمون نوشته شده بود كه در صورتيكه هيئت مصلحه گفتگوي واقعه خوي و ماكو را اصلاح نموده و قرار آسودگي متظلمين طرفين را داده اند ديگر سبب آمدن اين رعايا براي چيست و تظلمشان از چه جهه است اعضاء انجمن مقدس تحقيقات نموده و معلوم شد كه هيئت مصلحه اين رعايا را هم كه مهاجرين بوده اند باوطان خودشان معاودت داده و مباغي هم وجه مخارج و گندم مواساتي بآنها داده شده است و حالا مجدداً محض اظهار افلاس بتبريز آمده اند بالاخره قرار بر اين داده شد كه حضرات را معاودت بمسكن و مأواي خودشان بدهند و بهمانقراريكه بموجب كتابچه مصالحه نامه دربارة ملهوفين داده شده است متقاعد باشند.

***

دوشنبه 24 ذيقعده 1325 شماره 25 سال دوم ص 647

مكتوب از خوي

امروزها از توجهات كاملة جناب حكمران و اعضاي انجمن مقدس دامت تأئيداتهم شهر در نهايت امنيت و اهالي در فراغت و آسوده جناب مستطاب آقاي حسام دفتر وزير ماليه خوي و سلماس كه از اشخاص معروف ملت پرست و غيرتمند با همت است ببعضي ملاحظات از شغل خود استعفاء داده بودند لهذا نظر بحسن كفايت و درايت جناب معزي اليه جناب اجل آقاي سالار ارفع حكمران مشاراليه را به يك حلقه انگشتر خيلي ممتاز نوازش فرموده و بهمان شغل سابق برقرار نمودند اعضاي انجمن مقدس ملي و عموم اهالي خصوصاً اين بندة كمترين از اين حسن مرحمت حكمران متشكر و از طرف عموم اهالي خوي تهنيت و تبريك مي‌گوئيم.

و ديگر (مسيو حرمان) رئيس گمرك امروزها بنابر عادت قديمه استبداد باجزاء مسلمان سخت گيري مينمايند و بناي بيحسابي را بتجار گذاشته چند نفر مسلمان صاحب اهل و عيالرا كه با مواجب جزئي كه از اول گمرك اخراج نموده چند نفر مسيحي را كه هر يك مواجب چهار نفر مسلمان را ميبرند و حال آنكه هر چهار نفر كار يك مسلمان را نميكند بجاي آن بيچاره ها نصب نموده بحق خدا و بحقيقت اسلام قسم است شخص كه وارد گمرك ميشود خودش خجالت ميكشد آنكه اجزاي مسلمان است در درب خانه گمرك فراش قاپچي و خدمتكار است و غيره و غيره وارد اوطاق كه ميشوي اين كيست(!) است با هشتاد تومان مواجب اين خواجه فلان است با مواجب گزاف اين بارون (!) است خدايا از كدام درد بناليم تا كي اين مسلمانان زير مشقت و حقارت خواهند ماند تا كي اينها بسر مسلمانان بي چاره حكمراني خواهند نمود ظلم اين بي انصافان دربارة مسلمانان بدرجة رسيده كه قلم حيا ميكند وقتيكه با ايشان جواب سؤال مينمايند از قراريكه مسموع شد ميگويند كه مشروطه بودن دولت ايران قولي است فعلي نيست باين هم اكتفا ننموده تجار ذوي العزّ و الاحترام را به يكنفر اوانس نام مسيحي فروخته ممكن است بهطران بتبريز اخبار دهند مستدعي است اين ظلم بي حساب را درج روزنامة گرامي بفرمائيد شايد اولياي دولت عليه و اعضاي محترم دارالشوراي كبري دامت تائيداتهم مرحمتي بحال اين فقراي مظلوم بي دست پا كرده اين ظلم را رفع باسودگي مشغول دعاگوئي باشند اگر باين زودي رفع نشود ممكن است كم كم رشتة تحمل گسيخته و فساد تازه روي كار بيايد جلوگيري غيرممكن باشد و اگر اين مظلوميت اهالي را درج جريدة گرامي نفرمائيد در نزد خدا و رسول مسئول خواهيد بود. (غريب الوطن ابراهيم)

***

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (17)

به كوشش: اورين مقدم

 

چهارشنبه 6 شوال المكرم 1325 شماره 14 سال دوم ص 603

(مذاكرات حكمران جديد خوي در انجمن مقدس)

جناب ميرزا عبدا... خان سالار ارفع كه بحكومت خوي و سلماس منتخب شده اند در انجمن مقدس حاضر شده نطق مفصلي داير بآسودگي خوي و سلماس كردند كه خلاصه آنرا محض اطلاع عموم مينگاريم: اين بنده كه بامر ايالت جليله و تصويب انجمن مقدس بحكومت خوي و سلماس معين شده ام اگر چه براي بنده در اينموقع قبول مأموريت بواسطة موانع شخصي امكان نداشت ولي تظلمات اهالي خوي و عدم آسودگي آنها كه با بنده سابقه الفت و دوستي دارند وظيفة حفظ شرف قوميت و وطن پرستي بنده را واداشت كه با كمال شرف باين خدمت حاضر شده و اين زحمت وطني و نوعي را قبول نمايم و انشاءا... فردا صبح عازم خواهم بود ولي اين مسئله خاطر نشان عموم آقايان و مشروطه خواهان باشد كه بنده در اين مأموريت بجز تحصيل آسودگي و اجراي قوانين مطاعه مشروطيت مقصود ديگري ندارم با جان و مال در راه خدمت بدولت و ملت و احقاق حق مظلومين حاضر شده ميروم و براي پيشرفت اين نيت مقدس بعموم اعلان مينمايد كه در ولايت خوي و سلماس رشوه و خدمتانه و جريمه و غيره بكلي موقوف و بالصراحه عرض ميكند هركس از اهالي آنجا باين عنوانات شكايتي نمايد بكلي اشتباه و در صورت ثبوت بالمضاعف آنرا تقديم خواهم نمود و من بعد بعموم همقطاران بنده كه في الحقيقه خادم و جان نثار وطن مقدس هستند لازم است با نيت خالص در حفظ بيضه الاسلام و ترفيه حال ملت نجيبه با جان و مال بكوشند تا بياري اولياء كرام ما ملت هم از حضيض مذلت باريكه عزت قدم بگذاريم چون بعدها ترقيات و مناصب در مقابل خدمت و صداقت خواهد بود اين بنده وطن پرست محض اينكه تاريخي بترقيات آتيه خود كه بوسيله خدمت و درستي و وطن پرستي تحصيل خواهم كرد بگذارم امشب از تمام مناصب و امتيازات دولتي خود استعفا كرده و خود را يكي از افراد ملت ميشمارم اگر انشاءا... تعالي موفق بخدمتي لايق شدم آنوقت منصب و لقب دولت مشروطه براي بنده اسباب شرف و افتخار خواهد بود و مخصوصاً از مدير محترم روزنامه انجمن مقدس خواهشمندم در روزنامه مباركه اعلان فرمايند كه من بعد بنده را بخاب اسم خود قرين شرف و افتخار فرمايند كه براي بنده زهي سعادت و خوش بختي خواهد بود و بعد شرحي از مكارم اخلاق و بنيات حسنه اهالي خوي و سلماس صحبت نموده بعضي تهمتها را با عنواني خوش و صحيح از اهالي محترم خوي رفع كردند از طرف انجمن مقدس نيز تلگرافي باين مضمون بانجمن ملي خوي مخابره گرديد.

بعدالعنوان حكومت ولايت خوي و سلماس كه از مقام منيع ايالت جليله بجناب مستطاب اجل اكرم آقاي مجيد السلطنه سالار ارفع دام اجلاله العالي واگذار شده انجمن مقدس بلكه عموم ملت اين انتخاب لايق را نسبت بمعزي اليه كه از تربيت شدگان عصر جديد و واقف بحقوق عامه كيباشند خيلي شايسته و سزاوار تصديق نمودند و از اين حسن انتخاب ايالت جليله بجنابانعالي و عموم ملت خوي و سلماس تبريك ميگوئيم اين مطلب را هم خاطرنشان جنابانعالي مينمائيم جنابمعزي اليه آنچه لازم و مقتضي بود در انجمن مقدس از نيات حسنه جنابانعالي بيان نموده موجب خوشوقتي اعضاي انجمن مقدس گرديد و انشاءا... تعالي بعد از ورود خوي بترتيب انتخاب جديد را هم قانوناً خواهند داد. (انجمن ملي تبريز)

 

* * *

خوي،‌ در مطبوعات دوره قاجار

خوي،‌ در مطبوعات دوره قاجار (15)

به كوشش: اورين مقدم

 

(جريده انجمن)

همه مي دانند كه با حالت امروزه ماوقوع قضية خوي و ماكو تا چه اندازه وخيم و خواطر عقلاي مملكت را بچه درجه پريشان كرده بود اگر بخواهيم از اينخدمت هيئت مصلحه كه اسامي ايشان در فوق ذكر شده است اظهار تمجيد و تعريف نموده و از محسنات اين اجراي امر مصالمت كه فوايد آن حالاً و مآلاً بحيات سياسي نقطه آذربايجان عايد خواهد بود بشماريم بايد دفتري جداگانه بنويسيم همينقدر ميگوئيم كه اين ذوات محترمه در اينموقع باريك از انجام اين امر مهم يك حقوق تاريخي بر ذمة اهل آذربايجان بلكه عموم ملت ايران نهاده و يك خسن خدمتي بعالم وطن خواهي نمودند كه شايان هزاران تلافي و پاداش بوده و اميدواريم كه قدر آنجنابان در پيشگاه اولياء دوست و امناء ملت مجهول نمانده و نام كفايتشان در جرايد عالم ثبت گردد.

سواد كتابچه مصالحه نامه مابين اهالي خوي و ماكو است كه در قرية قراءضياءالدين با حضور هيئت مبعوثه از طرف ايالت جليله آذربايجان و انجمن مقدس تبريز و رضايت وكلاي عثره خوي و خوانين ماكو نوشته و قطع و فصل شده مشتمل بر پانزده فصل است.

فصل اول ـ راه اسلانبول كما في السابق از راه قراعيني بوده و تا دروازة خوي امن و منظم باشد چون عبور مكّاريها از راه قراعيني موقوف بآبادي و مكان محال و اهالي سكمن آباد بود و اينمسئله زودتر از يكماه صورت نميگرفت قرار شد بعد از يكماه از تاريخ اين مصالحه نامه كاروان كما في السابق از راه مزبور با كمال امنيت و آسايش آمد و شد كنند و مسئول امنيت مالي و جاني آنها جناب جلالتماب اجل اقبال اسلطنه سردار است تا حدود خوي كه عبارت از گدوك دسته درق است.

(محل امضاء وكلاي خوي و خوانين ماكو)

فصل دوم ـ محبوسين كه از انجمن و رعيت در ماكو هست مستخلص كرده در امنيت و آزادي مشغول كار خود باشند.

محبوسين چند از انجمن و چه از رعيت آنهائيكه بواسطه امر مشروطيت و اين اختلال واقعه در ماكو محبوس بودند مستخلص و آزاد شدند.

(محل امضاء وكلاي خوي و خوانين ماكو)

فصل سيم ـ مهاجرين كه از ماكو بمرند و تبريز رفته اند معاودت داده اطمينان كامل در امنيت و آسايش آنها بدهند

قبول كردند وكلاي خوانين كه مهاجرين را بمنازل خود عودت داده و كمال سعي در اسايش آنها در هر جهه بعمل بياورند

(محل امضاء وكلاي خوي و خوانين ماكو)   (بقيه در نمره آتيه)

***

 شنبه2 شوال1325 شماره11 سال دويم ص591

فصل چهارم ـ مهاجرين در محل سكونت خودمختار بوده در هر جا ميل دارند اقامت نمايند متقبل شدند كه مهاجرين در محل سكونت خودمختار باشند (محل امضاء وكلاي خوي و خوانين ماكو)

فصل پنجم ـ در باب استرداد مال التجاره مسروقه قرار صحيحي داده شود.

در باب اموال مسروقه چون اين سرقت در خاك قراعين واقع شده است بنا شده حكمي از طرف ايالت جليله بجناب اقبال السلطنه صادر شود كه از حكومتي كه آنوقت در قراعيني بوده است دريافت كرده بصاحبانش مسترد دارد. (محل امضاء وكلاي خوي و خوانين ماكو)

فصل ششم ـ طايفة ميلان را در سكمن آباد كوچ داده از قديم الايام در هر جا ييلاق و قشلاق داشتند همانجا بوده و اطمينان بدهند كه از اكراد نسبت بآنها تعدي وارد نشود.

برحسب ميل خود اهالي سكمن آباد تصويب وكلاي خوي قرار بر اين شد كه در همان محاليكه اكراد ساكن بوده است محض حفظ از تجاوز عشاير سرحدي باز سكني كنند ولي خوانين از تجاوزات با اهالي سكمن آباد مانع باشند. (محل امضاء وكلاي خوي و خوانين ماكو)

فصل هفتم ـ سه و چهار نفر وكيل از ماكو قرار بدهند بطوريكه در فصول نظامنامه انجمن مقرر است موافق ساير نقاط و ولايات رفتار كرده يكنفر از وكلا هم در انجمن ايالتي تبريز مقيم باشد.

در خصوص تعيين سه و چهار نفر وكيل براي انجمن ماكو بپارة ملاحظات سياسي و اقتصادي قرار بر اين شد كه فعلاً اشخاص مفصله الذيل منتخب باشند و يكي را هم ملت ماكو انتخاب كرده بتبريز بفرستند تا وقتيكه نظامنامه انجمن بماكو فرستاده و از روي قانون تشكيل انجمن شود.

(اكرام الدوله) (حاجي شجاع پاشاخان) (محمدعليخان سرتيپ)

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (14)

به كوشش: اورين مقدم

پس از شكست اردوي سكمن آباد كه اولياي دولت و امناي ملت و هيئت مبعوثه بر وفق مقصود مفسدين خوي مساعدتي نكردند يعني مصالحه را ترجيح منازعه دادند و امر بمسالمت فرمودند باصرار هيئت ده نفر از طبقة علماء واعيان و تجّار را وكالت مصالحه داده همراه هيئت فرستادند چهار نفر از خوانين ماكو و منتسبين اقبال السلطنه كه با وكالت از طرف او آمده بودند تقريراتشان اين بود كه ما دويست سال است ابا و عن جد در سرحد دو دولت اجنبي خدمت كرده و هيچوقت تابع امر و نهي اهالي خوي نشده ايم و تاكنون حكمي از دارالشوراي كبري و ايالت جليله آذربايجان و انجمن مقدس تبريز صادر نشده است كه ما خوانين ماكو در اجراي آن خودداري كرده باشيم در اينصورت اهالي خوي علت چيست كه دو اردو با جار و جمعيت و توپ و توپخانه بمال و املاك و خانهاي ما آورده و اكراد را بيجهه و بدون تقصير توپ بسته اند ما هم محض دفاع و حفظ ناموس و حقوق خودمان ناچار هستيم كه بمقام مدافعه برآئيم و اگر شما هيئت نميآمديد اين اردو هم كه در ميان دو ملك ما واقع شده مثل اردوي سكمن آباد ميشد حالا كه شما از طرف دولت و ملت براي مصالحه و رسيدگي اين كارها آمده ايد ما هم كمال تمكين و اطاعت را داريم بموجب صورت دو كرور خسارت با ملاك و علاقجات ماكوي را وارد آمده او را مسترد داريد خلاصه مذاكرات و ايرادات خوانين ماكو وكلاي عشره خوي را مجاب مينمود چون هيئت مصلحه رسيدگي دعاوي و تصديق اظهارات آنها را باعث تجري و مانع از امر مصالحه ميديد ابداً گوش نداده و مجبور بقبول فصول يازده گانه مستدعيات اهالي خوي نمود بعد از بيست و پنجروز اقامت در چورس و قراءضياءالدين و مذاكرات زياد بالاخره فصول يازده گانه را بانضمام چهار فصول ديگر كه متم صلح و آشتي ذات البين بود كتابچه كرده با رضاي وكلاي خوي بامضاي خوانين ماكو رسانده كه الان حاضر و بنظر ايالت كبري خواهد رسيد رعاياي سه و چهار پارچه ده ملكي حاجي ميريعقوب آقاي مقبره را با حضور مالك و رضاي خودشان بمنازل و اوطان خود عودت و قرار آسوده گي آنها را بطوريكه در جزو فصول يازده گانه مندرج است كاملاً داده صاحبمنصبان و سربازان گرفتار شده را كه يكصد و سي و شش نفر بودند از ماكو مستخلص نموده مهاجرين ماكو را با رضاي خودشان و همراه حاجي سالار معزز بماكو فرستاده صلح و سلم كامل در مابين وكلاي خوي و خوانين ماكو حاصل گرديده اختلافات موجود بكلي مرتفع و وكلاي طرفين در كمال ممنوعيت و آسوده گي رضانامه ها نوشته ها بهيئت داده و مراجعت نمودند اميد هست كه انشاءا... اثر اين مصالحه و آشتي مدتها در ميان اهالي محترم اين دو ولايت كه يك مملكتي حساب ميشود باقي مانده و كمافي السابق در كمال محبت و موافقت رفتار و زياده از اين اهالي عزيز اوقات اولياي دولت و امناي ملت را مصروف و مشغول اجراي مقاصد چند نفر مفسد نخواهد نمود و راضي نخواهند شد كه رعيت بيچاره آن ولايت كه دست رجّاله مسلوب الاختيار شده اند زياده از اين از پا بيفتد چون وظيفه هيئت مصلحه و تكليف دولتخواهي و ملت پرستي كشف حقيقت و بيان صدق و اطلاعات است اين مسئله را هم عرض مينمائيم در اين غايله مهمّه كه ناشي از نيّات فاسده چند نفر شده بچهار و پنج پارچه دهات اقايان خوي خسارت زياد وارد آمده و علي التحقيق خسارات وارده املاك خوانين ماكو زياده از خوييهاست ولي موافق صورتي كه رئيس ذخيره دولتي خوي ميدهد يكصد و هشتاد هزار فشنگ و ششصد قبضه تفنگ اهالي خوي از ذخيره گرفته و مصرف كرده اند كه فعلاً يكعدد از آنها بدست نماييد خسارت دولت كمتر از خسارات طرفين متعاربين نيست تا رأي اولياي دولت و امناي ملت درين ماده چه اقتضا فرمايد اجمالاً اهالي خوي يا بواسطه جهالت يا مجبوريت تقدم بر تخطّي كرده بدواً نسبت باملاك خوانني ماكو از بردن اردو و جار و جمعيت خسارت زياد وارد آورده اند اكراد و خوانين ماكو با آن قراين كه هيئت مشاهده نمود هر اقدامي كرده اند براي حفظ املاك خودشان و محض دفاع بوده است و اين غايله كه در سكمن آباد واقع شد چون اردوي اهالي خوي در سر راه اكراد ميلان منعقد بود و اكراد ناچار بودند كه از ييلاق بقشلاق بگذرند اين بود كه دعوا شده و اين همه شكست از طرفين روي داد اجمال تحقيقات و مشاهدات اقايان هيئت مصلحه اين بود كه بطريق اختصار عرض شد ولي وقايع خوي و ماكو و اقدامات جاهلانه اهالي خوي بيشتر از اينهاست(19) شهر رمضان1325

امضاء (مقتدرالدوله) (شيخ الاسلام) (وثوق الممالك) حشمت لشكر) (حاجي جليل)

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (13)

به كوشش: اورين مقدم

سه شنبه28 شهر رمضان المبارك1325 شماره9 سال دوم ص582

اخبار ماكو و خوي

هشتم رمضان سربازان اردوي خوي كه در ماكو اسير بودند بعد از اجراي امر مصالحه حركت كرده باوطان خودشان رفته‌اند.

ايضاً مهاجرين نواحي ماكو و قراءضياءالدين كه پناه بخوي برده بودند بمنازل خودشان مراجعت كرده ولي عيال و اطفال آنها هنوز در خوي هستند دويست و پنجاه تومان براي حركت و مخارج راه آنها از خوانين ماكو دريافت شده و ضمناً قرار بر اين گذاشته اند كه از بابت تخم و آلات زراعت و آذوقه تا سر خرمن از آنها رعايت و نگاهداري كنند.

از حسن اهتمامات هيئت محترمه و آقايان مصلحين خوي در شب يازدهم ماه مبارك رمضان كتابچه مصالحه نامة خوانين ماكو و اهالي خوي بامضاء رسيده و مشاجرات طرفين بالكليه ختم شده است. براي نظم و امنيت خوي فعلاً فرج تخته قاپو را خواسته اند و بموجب مكاتيب واصله بانجمن مقدس اظهار نارضايي از عدم كفايت جناب سالار اسعد نيز مينمايند كه حاكم عليحدة براي خوي تعيين بشود زيرا با وضع حاليه انتظام امور آنجا خارج از قوة معزّي اليه است.

***

 چهارشنبه29 رمضان المبارك1325 شماره10 سال دوم ص587

... پس از ختم گفتگوي اين مسئله آقايان هيئت محترمة مصلحين غائله خوي و ماكو (جناب آقاي شيخ الاسلام) (نواب والا شاهزاده مقتدرالدوله) (جناب حاجي سالار معزز) (جناب حاجي جليل آقا) (وثوق الممالك) كه امر صلح را ختم و مراجعت كرده اند.

لايحه مبني بر نتيجة اقدامات و خلاصة اطلاعات خود و كتابچة مصالحه نامه ذات البين را كه مشتمل بر پانزده فصل است بانجمن مقدس دادند با حضور عموم اعضاء مجلس جهراً قرائت گرديده و محض اطلاع عامه عيناً درج ميشود.

خلاصة راپورت اطلاعات و اقدامات هيئت مصلحة خوي و ماكو است.

موقع ورود هيئت بخوي سيم شعبان بود دو فقره اردوي ملتي مركب از سرباز و اهالي محالات يكان و غيره و اصناف خود شهر خوي يكي برياست مير اسدالله كاروانسرادار خوي در سكمن آباد منعقد و ديگري در تحت سركردگي ميرآقا پسر ميراسدالله در مابين قريتين چورس و قراءضياءالدين مرتب محال سكمن آباد محتوي چهل و پنجاه پارچه دهي است كه پنج و شش پارچه آن متعلق بآقايان خوي و مابقي ملك خوانين ماكو است قريتين چورس و قراءضياءالدين هر دو متعلق بخوانين ماكو انعقاد اين دو اردو بقول بعضي از آقايان اهالي خوي بحكم و اغواي چند نفر شورشيان و جلب منافع شخصي بوده و بتقرير بعضي كه تلگراف جناب اقاي نظام الملك را عنوان قرار داده اند براي جلوگيري اكراد تشكيل اردو نموده اند ولي آنچه معلوم ميشود چند نفر از اهالي مفسد و غوغاطلب رفته در سر راه اكراد كه محل عبور آنها بود تشكيل اردو كرده و باعث اينهمه صدمات و تلفات گرديده اند ميل اهالي بتحريك آن چند نفر بجنگ و منازعه بيشتر از صلح و متاركه بود ولي هيئت را مساعد و همراه جنگ نديده شب فرداي ورود در سكمن آباد مشغول دعوا و بعد از خسارات و تلفات از طرفين اردوي ملتي شكست كامل خورده بعضي فرار و قدري مقتول و هر چه صاحبمنصب و سرباز در اردو بود در دست اكراد گرفتار گرديد بتقرير ميراسدالله و ساير فرار كننده ها تلفات و شكست اكراد زياده از اهل اردو بوده است و خوانين ماكو ميگويند شش صد هزار نفر از اكراد مقتول گرديده است. از قراريكه تحقيق شد اردوي ملتي قبل از وقوع اين دعوا بدون جهت و مقدمه باوبة اكراد توپ بسته چندين نفر از زن و بچه تلف نموده بودند اين بود كه اكراد چه از ايراني و چه عثماني در تلافي و انتقام اين كار هم قسم شده و اين همه مفاسد توليد گروه گرديده كه تفصيل قتل و غارت اردوي سكمن آباد و خسارات طرفين بعرض حضرت ايالت جليله و انجمن مقدس رسيده است.

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (12)

به كوشش: اورين مقدم

شنبه18 شهر رمضان المبارك1325 شماره6 سال دوم ص569

(خوي)

از قرار اخبار تلگرافي واصله و رفع غائله خوانين ماكو و اهالي خوي قريب بانجام است و فصولي كه براي آشتي و استرداد اموال منهوبه و خسارت ديده نوشته شده بود طرفين قبول كرده اند ولي حرفي كه مابين اقبال السلطنه و هيئت مصلحه باقي مانده در باب توپهاي دولتي است كه از اردوي خوي بيغما برده و حالا از تسليم آنها تحاشي و تمرّد مينمايند و متعذر بر اين هستند كه سرحد ماكو بواسطة اهميت توپ لازم دارد يك فقره از تلگرافات جناب آقا ميرزاآقا اصفهاني را كه حاكي به شرح اينمسئله است عيناً درج مينماييم.

(صورت تلگرافي است كه از خط خوي مخابره شده)

بمقام جليل فرمان فرمايي مملكت آذربايجان انجمن مقدس ملي شيدالله اركانه هشتم شب دوشنبه عليقلي خان اواجقي وحشت لشكر را بماكو فرستاديم ساعت پنج شب و كاغذي هم از طرف هيئت نوشتيم و اذن بيشتر از پنج ساعت توقيف در ماكو نداديم به بنها [(؟)] كه يا اسرا را بفرستد يا جواب رد بدهد ديروز عصري كاغذي از اقبال السلطنه رسيد كه اسرا ششم حركت كرده اند ولي همان صبح هفتم خبر آوردند احتمال ميرود كه تا شام برسند و از طرف بيله وار هم كه پاي تلفون چهار نفر سوار گذاشته ام كه متصل خبر از شهر بدهند ساعت هشت شب خبر دادند كه مردهاي مهاجرين را حركت داده اند بطرف قراءضياءالدين گويا انجمن محترم خوي و حكومت در حركت دادن اين مهاجرين خيلي زحمت كشيده باشند چون بعضي مفسدين راضي نميشده اند بحركت آنها يك نفر از وكلاء خوي ديروز شام فرستادم پاي تلفون كه با سالار و انجمن مذاكره كرده نوعي بشود كه زنهاي مهاجرين هم حركت كنند بيايند كه بزودي رفع غائله بشود بدي كار اينجاست كه آقايان در اينمدت صرف بيكار نشسته بودند ديشب با اكرام الدوله صحبت از توپهاي دولتي شد در ضمن تعارفي [(؟)] بعضي حرفها ميزند كه توپ جهه ما لازم است اگر بايد توپهاي دولت را بدهند بايد فوري از طهران دستخطي صادر شود و از خود حضرت اقدس هم امر شود كه توپهاي دولتي را بدهند بعد از آمدن مهاجرين و اسراء فصول يازده گانه بايد اجراء شود و امضاي طرفين برسد و حركت كنم بخوي جهه اصلاح تذكرة خصوصي را بزودي با قدري وجه كه براي حركت همراهان تبريز لازم است برسانند. ميرزآقا

(اعانه ستمديدگان ما)

در نمرات قبل ذكر نموده بوديم كه براي جمع آوري وجه اعانه ستمديدگان اهالي (خوي و سكمن آباد) كمسيوني مخصوص تشكيل خواهد شد اين پنجنفر اشخاص مفصله كه از رجال معروف و خيرخواه مملكت و دلسوز ملت هستند بتصويب اعضاء انجمن مقدس معين و دفتر مخصوص كرده از اواخر ماه شعبان با نهايت اهتمام مشغول اخذ وجوهات اعانه شده اند و هر كس كه بقدر قوت و اندازة استطاعت خود اعانه ميدهد قبض چاپي بامضاي همين دريافت مينمايد.

(جناب حاجي نظام الدوله) (جناب بصيرالسلطنه) (جناب حاجي محمدجعفر) (آقا جعفرآقا گنجة) (آقاي علي فرش فروش)

اشخاصيكه فعلاً وجه اعانه داده و قبض گرفته اند از اين قرار است.

(آقاي اعتمادالدوله رئيس عاليه) (آقاي حاجي ميرابوالفضل صرّاف) (اقا حسن آقا گنجة) (كربلايي محمدقلي آقا) مشهدي حاجي آقا و اقا محمدصادق صرّاف) (غرب باشي) (حاجي معاون دفتر) (مجد دفتر) (حاجي سيدرضا اسكويي) (معاون نظام) (ارفع الحكماء) (حاجي رضا قندفروش) (آقا ميرهاشم تاجر معروف كلابي (آقا مشهدي يوسف مقدم)

***

چهارشنبه 22 شهر رمضان 1325 شماره 8 سال دوم ص 577

در ضمن مذاكرات شب مزبور تلگراف مبسوطي از اهالي خوي در انجمن مقدس قرائت شد كه تماماً مبني بر حقانيت و بيتقصيري خود در اتفاق قضيه ماكو و سبقت خوانين و عشاير اقبال السلطنه در تعدي و تخطي بحدود و ثغور آنها و ضمناً روي شكايت و اعتراض را بنگارندة جريدة انجمن تبريز كرده بودند كه در شمارة 147 نسبت گناه محاربه و تقصير افساد را بما داده‌اند سبحان‌الله . . .

***

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (11)

به كوشش: اورين مقدم

 

دوشنبه28 شهر شعبان1325 شماره147 ص539

متن تلگراف سردار ماكو اقبال السلطنه به فرمانفرما حاكم آذربايجان ـ در صفحات303 ـ301 تاريخ خوي ـ مهدي آقاسي عيناً درج شده است.

***

چهارشنبه غره رمضان المبارك1325 شماره148 ص541

(مذاكرات انجمن مقدس روز يكشنبه27)

در اين دو روزه بعضي مكاتبات و تلگرافات از ولايات جزو آذربايجان رسيده من جمله هيئت منتخبة خوي كاغذ مفصلي از قراءضياءالدين مبني بر تحقيقات غائله ماكو نوشته بودند به توسط جناب بصيرالسلطنه قرائت شد بعد از شرح و بسط كيفيت نزاع اكراد و عشاير ماكو با اهالي خوي و شكست اردو و تلفات نفوس و صدمات وارده بمحال سكمن آباد اجمالاً مفاد كاغذ حضرات هيئت اين بود كه علت وقوع اين غائله بدواً از سوء تشبثات و اقدامات جاهلانة اهالي خوي شده است كه بمقام ستيزه و عناد با عشاير و اكراد برآمده و بدون مُال انديشي اردو و سرباز بسوي آنها سوق نموده اند و اينها نيز در صدد محاربه و تاخت و تاز برآمده اند و حالا كه مسئله اصلاح در ميان است خوانين ماكو براي صلح حاضر ولي اهالي خوي تمكين نميكنند و اگر بخواهيم يك كلمه حرف حق بزنيم و تصديق را بآنطرف بدهيم اِسناد استبداد بما خواهند داد.

آقاميرزا آقا ـ حاصل كلام اينست كه تصديق بر مقصّر بودن خوئيها كرده اند.

آقاي بصيرالسلطنه ـ بلي مفاد تحقيقات آنها اينست كه در ابتداء امر تحريك فتنه از سوء رفتار اهالي خوي بوده حالا خوانين ماكو همه نوع براي اصلاح حاضر ولي خوئيها تمكين نمي نمايند بايد بهر وسيله است آنها را راضي بامر صلح نمود كه اين خصومت طرفين صدمه باستقلال مملكت ميزند.

جناب آقا شيخ سليم ـ  از اينحركات معلوم ميشود كه اهالي خوي ضدمشروطه هستند و انقراض مملكت را ميخواهند.

حاجي اسمعيل آقا ـ بايد صريح و سخت بنويسيد بخوئيها كه تمرد از صلح نكنند.

آقا ميرزاآقا ـ بعلاوة تلگرافات انجمن نود تومان من خودم شخصاً پول تلگراف داده تمام دردها را بآنها نوشته و هرگونه نصيحت كرده ام ثمر نبخشيده است...

... بالاخره اكثريت آراء بر اين قرار گرفت كه جناب آقاميرزا آقا با جناب آقاميرزا حسين هم گفتگو و شور كرده با چند نفر از مجاهدين عازم خوي شده معاونت در اجراء امر صلح نمايند.

***

 پنجشنبه9 شهر رمضان المبارك1325 شماره3 (سال دوم) ص558

(خوي)

بنابر اخباريكه امروزها رسيده است اهالي بازار و دكاكين را باز كرده مشغول كسب و كار خودشان هستند و بعد از ورود جناب آقا ميرزاآقا اصفهاني اهالي تا يك اندازه از حدّت مخالفت با عشاير و خوانين ماكو افتاده و تمكين به اجراء امر صلح خواهند نمود چنانكه تلگرافي هم در4 شهر رمضان از آنجناب رسيده و عينا محض اطلاع عامّه درج ميشود.

(صورت تلگراف)

انجمن مقدس ملي شيّد الله اركانه بحمدالله بازارها و دكاكين تماماً مفتوح چادرهائيكه در جلو تلگرافخانه بود الان جمع كردند برحسب قولي كه آقايان محترم دادند فردا تماماً تجار هم باز خواهند كرد با تأييدات خداوندي يكساعت بعد بچورس حركت خواهم كرد در مسئله اعانه كوتاهي نفرمائيد. ميرزآقا

***

 

خوي در دوره مطبوعات قاجار

(10)

به كوشش: اورين مقدم

 

سه‌شنبه15 شهر شعبان1325 شماره139 ص505

(خبر كتبي از خوي8 شعبان)

بعد از عنوان اوضاع خوي را عرض كنم انالله و انا اليه راجعون بيست روز بود عموماً تعطيل كرده در تلگراف خانه چادر زده مشغول بدفع تعديات اقبال السلطنه بوديم سه روز قبل اردوئيكه در (سكمن آباد) جهه دفاع اكراد تشكيل داده شده بود يكدفعه عشاير اكراد با سركردگي نعمت ا... خان ماكويي بسر اردو ريخته سيصد نفر از ملت و رعيت و سرباز كشته شد تفنگ و فشنگ و هست و نيست اردوها و دهاتيكه در اطراف اردو بود همگي را بيغما و غارت برده و آتش زدند جمعي از مردها را اسير زنان و طفلان دسته بدسته رو بشهر گذاشته اند چه عرض كنم تا حال چنين قتل و غارت را كسي نديده و نشنيده اينقدر سه روز و شب است تماماً اهالي خوي و اطراف در نهايت اضطراب و آه و ناله هستند كسي نميتواند نيم ساعت بخود عمر و حيات بداند اغلب اهل و عيال اهالي از دهشت و وحشت قريب بمرگ هستند نميدانم چه نويسم و چه نگارم اشك امان نميدهد كه كاغذ را بنويسم سه روز است ابدان مسلمانان در صحرا بيغسل و كفن مانده از واهمه كسي نميتواند برود آنها را دفن نمايد امروز ده نفر از فقرا اجير كرده چهل توپ چلواري و كافور و لوازمات ديگر فرستاده شد كه بلكه انشاءا... اموات را دفن نمايند ماها نميدانيم باين اموات بي تقصير گريه كنيم و يا باهل و عيال اينها كه تماماً عريان بيخانمان گرسنه بشهر ريخته اند چاره نمائيم و يا در فكر جان اهل و عيال خودمان باشيم يعني اقبال السلطنه چنين امر داده عشاير و اكراد خود شهر را قتل و غارت نمايند بيست روز است بازار دكان بسته و اهالي از واهمة اكراد نمي توانند بگشايند چه گويم كه ناگفتنم بهتر است اين قتل و غارت اقبال السلطنه باعث ناامني شهر هم شده است ديروز قبل از ظهر جناب حاجي ميرزاآقا كه واقعاً ركن ايران و كسي بود بيقيل و قال و بي آزار در توي دالان خود بضرب گلوله كشتند نه قاتل معلوم نه كسي مسئول و علاوه همان ساعت اقا ضياء نام برادر جناب حاجي امام جمعه را كه الان در دارالشوري هست با گلوله كشتند قاتل آن هم معلوم نيست تماماً علما و سادات و اعيان از واهمه نميتوانند از خانه بيرون بروند سبب تمام اين شورش شهر اقبال السلطنه است و الساعه يك اردو براي جلوگيري لشكر اقبال السلطنه در چاي پاره متوقف و ليكن بعد از شكست اردوي سكمن آباد از اين اردو خيلي واهمه داريم چنانكه چند دفعه لشكر اقبال السلطنه بسر اردو ريخته اند ولي الحمدا... دفاع شده صدمه نرسيده بعد را اگر خداوند عالم امداد كرد فبها والا اين طرف را قتل و غارت خواهند كرد و بعد از آن داخل شهر خوي خواهند شد سه روز است نوّاب والا مقتدرالدوله با هيئت وارد شده اند و تمامي اين وقوعات بعد از رسيدن هيئت اتفاق افتاده و برأي العين مشاهده كرده‌اند.

***

دوشنبه21 شهر شعبان1325 شماره142 ص520

(خوي)

بحمدا... اخبارات اين دو روزه تا يك درجه مساعد ميرسد وضع انقلاب شهر بالنسبه بسابق تسكين يافته و از حسن رفتار و اقدامات هيئت مصلحه رفع وحشت و اضطراب اهالي شده است اكراد ماكو و اهل اردو از منازعه و زد و خورد دست كشيده وثوق الممالك و حشمت لشكر را هم كه چند روز قبل براي استمزاج امر اصلاح از خوي فرستاده بودند محترماً آنها را قبول كرده و بطرف ماكو حركت داده اند و بعد از رفتن اين دو نفر براي اجراء امر صلح ده نفر نيز از طبقات علما و اعيان و تجار خوي انتخاب كرده روز سه شنبه پانزدهم شعبان باتفاق هيئت محترمة تبريز روانة ماكو نموده اند اميد است كه رحمت خداوندي شامل حال مظلومين آن حدود گرديده و از اقدامات اين هيئت مصلحه نتيجة خير حاصل آيد تلگرافي نيز از خود هيئت بايالت جليله رسيده بود در انجمن مقدس قرائت شد و عيناً درج ميشود (از خوي)

حضور مبارك بندگان... مستطاب اشرف اقدس والا روحي فداه ملت و اعضاء انجمن خوي هشت نفر از علما و اعيان و تجار را با دو نفر از اعضاء منتخب وكالت مطلقه داده همراه هيئت نمودند الان كه ظهر روز سه شنبه است متفقاً بطرف چورس و قراضياءالدين حركت نموديم كه انشاءا... خوانين ماكو هم به آنجا آمده مشغول اصلاح اين كارها باشيم نتيجه و اقدامات را از آنجا بعرض خواهيم رسانيد (هيئت)

***

خوي در مطبوعات دوره قاجار

(9)

به كوشش: اورين مقدم

 

پنجشنبه3 شعبان المعظم1325 شماره123 ص479

(خاتمة لايحه مجاهدين)

اهالي تبريز عموماً و مبعوثين انجمن تبريز خصوصاً چرا تلگرافي شديد به وكلا نميفرمايند كه نطق مجلس همان است كه شاهزاده ها كرده اند چرا بموقع اجرا نگذاشته اند فرمايش حضرت مستطاب آقاي آقاسيد عبدا... را چرا تصويب نكرده اند كه تلگرافي بسلطان عثماني به نمايند اول اصلاح كار را بخواهند بعد از مأيوسي البته عموم ملت البته عموم ملت ايراني همان غيرت وطن خواهي سلف را دارند ميتوانند در مقابل خصم قدرت نمايي بكنند كه ملت ژاپون بديدة حيرت به ايراني پسران نگرند مگر دولت عثماني اين قدرت را دارد كه اطراف او را شعله فرا گرفته تجرّي بهمسابه نمايد مگر ملت نميداند اين گربه ها از اشارات امين السلطان ميرقصد گيرم كه امين السلطان بسيار خدمت گذار و وطن پرست بوده معهذا ملت قبول ندارد پدر او هيچ ايراني را باو نخريده و هيچ ايراني زاده باو نفروخته شده البته از طرف فرقه اقدامات لازم كه ملت را بهيجان آورده با يك انقلاب وجود نحس امين السلطان را از اين خاك پاك دور كنند امروز تلگراف هاي مهيّجانه از خوي كشيده خواهد شد لازم است اهالي تبريز هم با بذل حميت و غيرت اجتماع نمايند تلگراف هاي اكيد بطهران بزنند اين مفسد را قلع كرده شروع بانتخاب جديد بشود پاره از اين وكلاء كه در مقام خودشان اشتباه كرده اند اساس استبداد را مجدداً بنا خواهند كرد اگر چنانكه اين دفعه هم از همت عالي و هيجان كافي تبريز امين السلطان را از وظيفة خود معزول نكردند آن وقت در دفع نحس وجود او بناگذاري خواهد شد (همت الرجال تقلع الجبال) چرا نگاه نميكنند بمواعظ حكيمانة حبل المتين كه در عالم انسانيت و خاصه ممالك اروپ اولين سياسي ميدانند روش او را چرا مشق خود قرار نميدهند ايا وطن نميخواهند آيا انسانيت نمي خواهيد آيا عصمت نميخواهيد پس كو غيرت و مردانگي شما كه آصف الدوله و سالار افخم كه عصمتِ وطن را به دشمن فروختند آنها خواهران نوعي و برادران وطني شما نه بودند چرا آن ها بمجازات نرسيدند البته امين السلطان كه يك هيئت ايراني را آلت خود نمود آن هيئت آلت بازيچة او ميشود الغيرت الغيرت العصمت العصمت فرقة مجاهدين ايرانيان زنده باد حريت نيست نابود باد استبداد (فرقة مجاهدين ايرانيان شعبة خوي)

... اسامي هيئت محترمه [ارسالي به ماكو براي برقراري صلح در ماكو]

(نواب اشرف والا شاهزاده مقتدرالدوله) (جناب حاجي سالار معزز) (جناب وثوق الممالك) (جناب حشمت لشكر) (جناب آقاي شيخ الاسلم) (جناب حاجي جليل وكيل مرند) (جناب حاجي اسمعيل وكيل خوي)

***

پنجشنبه10شهر شعبان‌المعظم1325شماره136 ص493

امروز بعضي اخبار پريشان از سرحد خوي و اطراف ماكو بايالت جليله رسيده و بندگان حضرت اشرف والاحكمران كل از صبح براي مخابرات حضوري تشريف فرماي تلگرافخانة مباركه شده جناب حاجي امين التجاره و آقاميرزا آقا و حاجي ميرمحمدعلي آقا و چند نفر ديگر از اعضاء انجمن مقدس را نيز بتلگرافخانه احضار كرده بودند اخبار عمده از ولايت خوي بود كه وضع انقلاب آنجا شدّت كرده و در اثناي اغتشاش چند نفر از معروفين بلد را بقيتل رسانيده اند و هكذا زد و خورد سختي مابين اردوي خوي و حاجي حيدرخان امير تومان با عشاير اقبال السلطنه سردار ماكويي شده است كه بعد از حصول اطلاع صحيح شرح آن را در نمره هاي آتيه خواهيم نوشت.

خوي در مطبوعات قاجار

خوي در مطبوعات قاجار (8)

به كوشش: اورين مقدم

 

سه‌شنبه غره شهرشعبان المعظم1325شماره131 ص474

(خوي)

از قرار اخبار كتبي و تلگرافي چند روز است اعضاء انجمن ملي و عموم اهالي خوي تعطيل نموده در تلگراف خانة مباركه جمع هم اظهار تظلم از تعديات و تجاوزات اشرار و عشاير وحشي مينمايند و هم اعضاء قانون اساسي را از دارالشوري كبري جداً مطالبه ميكنند و تلگرافي هم بتوسط امضاء انجمن مقدس بحضرت اشرف والا حكمران كل دامت شوكته نموده اند كه امر و اجازه فرمايند از ذخيرة تبريز يكهزار قبضه تفنگ ماوزر و يكصد هزار فشنگ برحسب احتياج حمل ذخيرة خوي بنمايند تلگراف حضرات پس از قرائت بمحضر ايالت جليله فرستاده شد. اميد است كه از اثر توجهات حضرت اشرف ارفع اسعد والا شاهزادة حكمران كل دامت شوكته عماً قريب رفع تمام اين تألمات بشود.

(لايحه مجاهدين بقيه از شمارة129)

به توفيق و تأييدات حضرت حجه عصر عجل ا... فرجه مقام بزرگ عصمه خودمان را هميشه منظور داشته و از وجود منحوسة بعضي مردمان بي شرف خالي و پاك خواهيم كرد تبريز بمنزلة چشم ولايات آذربايجان است جهه چيست اين قدر خاموشي و غفلت كرده كه نميخواهد با يك جنبش غيورانه و هيجان وطن پرستانه اين نحس وجود خائن السلطان را كه الحق خائن دين دولت و ملك و ملت است از مقدس وطن ما دور كرده حقوق انسانيت وجدنيّت [(؟)] خودمان را تحصيل نمائيد آخر اي برادران وطن و اسيران بيست نفر ظالم خائن جابر وطن فروش دين و عصمت فروش غيرت ايرانيّت مان در تواريخ عالم مشهور خاصه اهالي آذربايجان تا كي بايد پرده بروي كار كشيد بي پرده ميگوئيم بفتواي چند نفر نايبان امام عصر عجّل ا... فرجه كفريت و زنديقيّت اين كافر لامذهب بر همه مسلمين واضح و آشكار شد هيچ وقت كافر راضي نميشود حقوق مشروعه و مشروطة اسلاميت بآنها ردّ شود وقتي كه اسباب فراهم آمده كه وجود نحس امين السلطان از عالي مقام عصمه ما دور شود چرا كه وكلاء ملت با آن دو نفر شاهزاده... و مساعدت در مذاكره نكردند چند نفر اشخاص زبان نفهم در مجلس ما باعث همه قسم خراب كاري ها ميشوند گوشمال بآنها نداده شود كه از وظيفة حقوق خواهي و دفع دشمن دين دولت و ملك ملت خارج نشده ادعاي شرف مينمايند آنها از پلتيك و افسونهاي وطن فروشانة امين السلطان غافلند وليكن ملت بخوبي بيدار شده عيب مسئله را خواب دانسته اند هيهات كه باز ملت به نيرنگهاي ديو خصلتانه آنها بفريبند چشم باز كرده بخوني نگرند زحمات پانزده سالة حبل المتين وادار كرد در ايران پارلمان ملي بشود بعضي وكلاء بي كفايت ما نميتوانند با اين مزخرفات چشم ملت را مجدداً بآوازي جان سوزانه كور نمايند بحقيقت مذهب جعفري و واقعيت عصمت ايرانيت قسم است نمانده است زماني بشود كه ملت از تمام آنها نفرت كرده مستبدّ صرف حساب كرده مجدداً در پي حقوق خواهي جنبش بنمايند. (بقيه دارد)

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (7)

به كوشش: اورين مقدم

دوشنبه23 شهر رجب المرجب1325 شماره128 ص462

تلگراف خوي

حضور حضرات اعضاء انجمن مقدس ملي دامت تائيداتهم شكور پاشاخان ماكوئي با سيصد نفر سواره و پياده قرية زنگلان خوي را كه ملكيتاً هم مال خوانين خوي است محاصره نموده مال و دوابش را تاراج و الان سه روز است بيچاره رعيت قرية مذبوره در محاصره هستند بمجرد وصول اينخبر عموم علماء و ملت كه در تلگراف خانه مقيم ميباشند هيئت دفاع مسلح شده خارج دروازه رفته مصمم شدند كه بقرية زنگلان رفته يا رعيت بيچاره را خلاص و يا خود جان نثار باشند ولي رؤسا جلوگيري كرده مقدمه چند نفري با يك نفر از اجزاء تلگرافخانه جهه تحقيقات مراتب و اصلاح فرستادند بلكه بي صدا و غائله رفع تعديات شكور پاشاخان را بنمايند ولي اگر رفع نشود ديگر جلوگيري غيرممكن خواهد بود. اطلاعاً عرض شد كه از درجة ظلم و استبداد مستحضر باشند قدري همت فرمايند رفع استبداد شود امروز بمجلس شوري عريضة تلگرافي عرض شد صورت آن را از تلگراف‌خانه تبريز گرفته ملاحظه فرموده بمقام حميت برائيد جان بلب ديده و منتظر غيرت قوم ها اگر آيد از آن قافله بانگ جرسي (عموم علماء و خوانين و اعيان و تجار و كليه اهالي)

... پيغامي از طرف حضرت اشرف والا دامت شوكته رسيد كه دو نفر از انجمن مقدس منتخب كرده بايالت بفرستند مطلب واجب و مهمي هست گفتگو شود اعضاء مجلس جنابان حاجي ميرمحمدعلي آقا و حاجي محمدجعفر آقا را تعيين كرده و روانه نمودند بفاصلة نيم ساعت حضرات از محضر ايالت كبري مراجعت نموده و اظهار داشتند كه فرمايش حضرت حكمران اينست از قراريكه راپورت داده اند اهالي خوي در تلگراف خانه اجتماع كرده و بشش هفت نقطه از ولايات تلگراف نموده اند كه با آنها متفق الرأي شده و عزل اتابك را از طهران بخواهند و خودشان هم جداً در مذاكرة اين مسئله هستند اين اقدام اهالي خوي را من بچندين جهات در اين مورد صلاح نميدانم از انجمن مقدس بخوي و ساير انجمنهاي ولايات اطلاع بدهند كه فعلاً ترك اينمقصود را بكنند و اسباب انقلاب فراهم نياورند اينمسئله فيما بين جناب آقاميرزا آقا و سائر اعضاء موضوع بحث شده و لايحه نيز در اينخصوص از مجاهدين خوي رسيده بود قرائت كردند.

در اين بين فراش تلگرافخانه داخل مجلس شده و پاكتي بدست جناب آقا ميرزاآقا داد كه از مضمون آن حال غريبي بحضار دست داد مضمون كاغذ تلگرافخانه اين بود (فدايت شوم امشب كار يك طرفي شد يارو (يعني اتابك) از خلعت حيات عاري شده بعزل ابدي نائل گرديد) آيا براي هواخواهان استبداد عبرت خواهد بود يا نه.

***

شنبه28 شهر رجب المرجب1325 شماره129 ص466

(لايحه فرقه مجاهدين خوي)

روزنامه مقدس مجلس شوري ملاحظه شده از مذاكرات آقا سيد محمدتقي و سائر وكلاء مجلس بر عليه نواب والا شاهزاده يحيي ميرزا و سليمان ميرزا كه مجلس جداً رأي داده‌اند مشاراليهما كه در خصوص خيالات منحوس امين السلطان مذاكراتي نموده بودند نسبت رشوه بوكلاء داده‌بودند خواسته‌اند مجازات بايشان بدهند توضيح آنكه ما به هيچ وجه طرف‌دار شاهزاده گان نيستيم اولاً اگر شاهزاده ها نسبت رشوه را بدون جهه بوكلاء داده اند مجازات لازم بعد از تحقيق در عدم وقوع بايد داده شود ولي افسوس هزار افسوس كه شاهزاده ها را محض بروز خيانات و خراب كاري هاي چندين سالة امين السلطان كه خواسته اند اقدامات نمايند عوض اينكه وكلاء بايد مرافقت مجدّانه با آنها بكنند بصَدَدِ انفصال و مجازات آنها برآمده اند و دعوي شرف ميكنند بسيار تعجب از آنها گرديد شرف آنها از شرف ناموس و عِرض و خون هزار نفر مسلمين ماكو كه به تحريك امين السلطان در دست اكراد بي سر پاي اقبال السلطنه عليه با عليه به باد فنا رفت بيشتر است تُف بر غيرت اين ملت حالا گوش بر مزخرفات بيهودة چند نفر مستبدين كه در لباس وطن پرست در مجلس ما كه مقام عصمت بيست ميليون نفوس است عضويت بهم رسانده‌اند ميدهند امناء اشتباه كرده اند شرف آنها از شرف ملت است وقتيكه با طرح اندازي امين السلطان در اردبيل و مراغه و ارومي و ماكو و غيره و غيره و غيره بشرف ملت برخوردند در واقع بشرف وكلاء ملت برخورده اند، گيرم كه شاهزاده‌ها با دادن نسبت رشوه بوكلاء تقصير كار هستند باز محرك امين السلطان بدبخت است والاّ ما از طرف حسابي آنها نگذشته و نگذريم مگر آزادي قلم و آزادي افكار از اولين شرط مشروطيت نيست بستن ادارات جرايد و انقلابات ولايات را از خيالات نحس امين السلطان ما نميدانيم چه موقع دعوي شرف است شرف بعضي از وكلاء البته بسته به استقلال و استيلاي وجود منحوس امين السلطان است. (بقيه دارد)

***

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (6)

به كوشش: اورين مقدم

 

دوشنبه16شهر رجب‌المرجب1325شماره124 ص445

(اخبار خوي)

در اين اواخر كه عشاير اقبال السلطنه مجدداً چند فقره از باقي ماندة دهات را كه قريه كلوانس و زورآباد است بكلي نهب و غارت كرده بيست و پنج باب دكالين زورآباد را تاراج كرده و سكنة قرية مزبوره از آنجا فراري شده اند و چند نفر سرباز و عدّة از سوار ملتي بضرب گلولة قشون اقبال السلطنه مقتول و مغلوب شده اند و بقيه السيف دهاتيان از دست اهل و عيال خودشان گرفته اسيروار در كوچه و بازار خوي ريخته اند جناب حاجي حيدرخان اميرتومان كه مجدداً خودش بقرية زورآباد حركت كرده بودند كه اردوي مغلوب شدة دولتي را مجدداً تشكيل داده پيش راه اشرار را نوعي مسدود نمايند پيغام اقبال السلطنه در زورآباد بحاجي حيدرخان اميرتومان ميرسد كه با من چه مخاصمه و مجادله داريد تلگرافي كه اتابيك بمن كرده سواد آنرا فرستادم ملاحظه نمائيد حاجي حيدرخان هم همان سواد را بخوي فرستاده بود كه تحقيق شود صورت تلگراف را نزد حكومت برده ارائه داده بودند حكومت باتفاق هيئتي بتلگرافخانه رفته و جمع كثيري از ملت هم حاضر شده بودند سواد تلگراف را كه حاجي اميرتومان فرستاده بود برئيس تلگراف خانه نشان ميدهند كه اين تلگراف بواسطه سيم خوي آمده و شما به ماكو فرستاده ايد يا از جاي ديگر مخابره كرده اند رئيس جواب مي دهد كه تكليف من نيست بگويم حكومت ميگويد جناب رئيس شما دفتر دولتي را بياوريد ارائه بدهيد ملت از گريبان من دست بردارند من سَنَدي نوشته بشما ميدهم كه مسئوليت اين امر بعهدة من باشد رئيس قبول نمي كند بعد از آنكه ملت به هيجان آمده و در ارك دولتي پر از جمعيت مي شود رئيس ميگويد بلي اين تلگراف از طرف اتابك بعنوان اقبال السلطنه از تلگرافخانة خوي آمده و من فرستاده ام ملت اظهار مينمايند پس المثناي اين تلگراف را بدهيد بتبريز بفرستيم جواب عتاب‌آ‌ميز ميدهد چه تكليف بيهوده بمن مينمائيد ملت مجدداً به هيجان و گريه آمده ناله كنان ميگويند جناب رئيس شما با ملت همكيش و هم مذهب و برادر طريقت هستيد چگونه تحمل داريد كه اطفال صغير در زير پاي عشاير و اكراد تلف بشود حالا كه نسخة ثاني نميدهيد حاشية اين سواد را تصديق بنويسيد كه به تبريز بفرستيم اعتقاد صحيح نمايند حكومت هم با ملت در اين باب هم قول و هم عقيده شده يك ساعت تمام اصرار مينمايند تمكين نميكند اضطراب اهالي بيشتر و يك دفعه صداي شنليك تفنگ از اطاق و صحن تلگرافخانه بلند شده يك نفر از ملت مقتول و دو نفر زخمدار و خود عباسقليخان رئيس تلگرافخانه هم گلوله خورده و ميافتد و پس از اينمقدمة زخمدار شدن رئيس صورت تلگراف مزبور را گرفته و از پُست بتبريز فرستاده اند كه عيناً محض اطلاع اهالي درج مي شود ـ

(از طهران) (نمره37)

جناب جلالتماب اميرالامراء العظام اقبال السلطنه زيدَ مَجدُهُ تلگراف شما از بابت بعضي مفسدين رسيد از مراتب اظهاريه كاملاً اطلاع حاصل گرديد اولاً ميدانيد كه خدمات شما هميشه منظور نظر بوده است و كمال محبت را بشما داشته ام از حركات وحشيانة اينها نهايت تعجب را حاصل كردم باجلال الملك تاكيدات لازمه شده و بحكومت نمودم كه ملاحظه اين نكات را نموده اقدامات خودشان را تغيير بدهند و ترتيبي پيشنهاد كنند كه آسايش خاطر شما حاصل شود حضرت مستطاب اشرف افخم والا شاهزادة اكرم سركار فرمان فرما دام اقبالة بفرمانفرمائي و سرداري كل آذربايجان برقرار شده همين دو روزه حركت خواهند كرد دستورالعمل لازم در اين باب بايشان داده شده است استعداد قشون هم بقدر لزوم فرستاده ميشود انشاءالله بعد از ورود ايشان رفع بعضي اتفاقات بكلي خواهد شد و برخي احوالات بكلي موقوف ميشود شما نبايد از اينگونه اتفاقات مأيوس بشويد و اظهارات مأيوسانه نمائيد البته دولت در اصلاح امورات شما اقدامات خواهد كرد و از هر جهه آسوده خواهيد شد بايد در آن سرحدّ با كمال غيرت و دلگرمي مشغول خدمت باشيد. اتابك اعظم

اسرار معاني اين تلگراف را از خوي جداً بموقع مذاكره گذاشته اند كه با اين همه ظلمهاي بيحساب اقبال السلطنه علت اين مهرباني و عطوفت چيست و هيئتي كه از خوي معين شده بودند كه با حاجي حيدرخان اميرتومان براي اصلاح عمل ماكو بقراءضياءالدين بروند هنوز حركت نكرده و گويا اهالي خوي مانع شده اند كه ما بچه اطمينان راضي برفتن شما بشويم كه شايد اقبال السلطنه شما را هم مثل اعضاي انجمن ماكو تلف يا اسير كند.

***

 

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (4)

به كوشش اورين مقدم

 

11ذيحجه‌الحرام1324نمره35ص89(جريده‌ملي)

پس از آن عموم اعضاي انجمن خوي كه دو روز قبل بشهر آمده و امروز در مجلس حاضر شده بودند اظهار داشتند كه ما را اهالي خوي محض رفع شرارت پسران حاجي سيدعلي آقا كه دوباره بشهر مراجعت كرده اند جبراً در اين فصل زمستان به تبريز روانه نموده اند كه تظلمات خود را بيان كرده از اعضاي انجمن مقدس تبريز در دفع شر آنها استمدادي بشود استشهادنامه كه با مهر تمام علماي عظام خوي ممهور و مبني بر شرارت پسران حاجي سيدعلي آقا و مشعر بر صدق تظلمات و اظهارات اهالي خوي بود ارائه كرده و استدعا نمودند كه در دفع شر ايشان تلگرافي از حكومت صادر شود كه مشار اليهم را به تبريز بياورند لهذا لايحة ذيل از طرف انجمن بحضور مبارك حضرت اشرف حكمران مدظله نوشته و اظهار شد.

حضرات وكلاي خوي اينجا آمده از دست پسران حاجي سيدعلي خوئي متظلمند كه منشاء فساد و منبع انقلاب و باعث اختلال عمل شهر مي باشند و بعد از تشريف آوردن وكلاي خوي تلگرافي هم امروز رسيده و استشهادنامه ممهور بمهر تمام علماء اعلام و معارف خوي همدردست دارند كه... تقديم شد و از لحاظ مبارك خواهد گذشت مستدعي هستند كه امروز تلگرافاً بجناب حاج حيدرخان امير تومان مقرر شود كه بدون قبول هيچگونه عذر پسران جناب حاج سيدعلي آقا را تحت الحفظ به تبريز بياورند بلكه انشاءا... اين مفسده اسكات يابد.

* * *

در منبع مورد استفاده شماره هاي 40 ـ 37 از صحافي افتاده بود. ص 112 ـ 97

* * *

شنبه17محرم‌الحرام1325شماره49 ص148 (انجمن)

نوشته اي دوستوني از سخنان امام جمعه خويي در باب فوايد اتحاد مسلمين قسمت گفته هاي مشاراليه چنين است:

مؤكداً بعموم اهالي خوي اعلان مي باشد كه هر كس بيكي از آحاد مسلمين از اكراد و عشاير و اهالي معظمه بلاد قفقاز و روم بي ادبي نمايد و حرف ناملايم گفته باشد مسئول و مورد عتاب و جزاي مقرر مجلس عدل خواهد بود و مقرر شد كه يكنفر از مسلمين عشاير محترمه اكراد تبعة ايران انتخاب شده بانجمن ملي خوي روانه فرمايند باعضاي انجمن در رفع مظالم ملت سعي فرمايند انشاءا... تعالي قبول خواهند فرمود از قراريكه مسموع مي شود همه مسلمين قفقاز يكدل و يك جهه هيئت اتحاديه تشكيل فرموده اند اميدواريم كه انشاءا... ساير مسلمين هم غيرت ورزيده تبعيت ايشان نمايند اللهم انصرنا علي القوم الكافرين.

* * *

19 محرم الحرام1325 شماره50 ص190

صورت خطابه جناب حاجي ميرزا يحيي امام جمعه خوي

* * *

شنبه غره صفرالمظفر1325 شماره54 ص168

(اعلان) جناب آقامحمد ابراهيم خوئي كه يكي از مردمان وطن پرست و ملتخواه مي باشند وكالت ساير جرايد و جريده انجمن هم در عهده كفايت اوست وجه اشتراكي جريده انجمن در خوي بموجب قبض مخصوص اداره بتوسط مشاراليه دريافت خواهد شد.

* * *

پنجشنبه13 صفرالمظفر1325 شماره60 ص192

(سواد مكتوب خوي)

بعدالعنوان تشريف بردن جناب مستطاب شريعتمدار آقاميرزا جوادآقا سلمه ا... باتفاق پنجنفر اعضاء خوي بماكو هفته قبل عرض شده هنوز از خود ايشان خطي نرسيده ولي از قرار تقرير بازارچيان ماكو كه در اول مرحله در قريه زنگنه خدمت جناب اقبال السلطنه سردار رفته اند و ايشانهم لازمه استقبال محترمانه را بعمل آورده خيلي اكرامات نموده اند و قلباً هم مايل مشروطيت بوده و آقايانرا با كمال جلال روانه قلعه ماكو نموده اند كه خودش يكروز بعد آمده و موافقت در اجراي امر مقدس بفرمايند و در ورود ماكو هم آقايانرا با نهايت عزت و احترام پيشواز نموده و بيرقهاي الوان افراشته و گوسفندها قربا ننموده اند اميد است كه اين دو سه روزه اختلافات آنجا را رفع و بسلامتي مراجعت خواهند فرمود مژده ورودشانرا تلگرافاً بعرض حضور مبارك خواهيم رسانيد مخصوصاً حضور آقايان محترم و معظم فردافرد سلام و عبوديت خالصانه دعاگويانرا ابلاغ فرمائيد. (انجمن ملي خوي)

خوي در مطبوعات دوره قاجار

خوي در مطبوعات دوره قاجار (1)

به كوشش اورين مقدم

اشاره: خوي در دوره قاجاريه يكي از شهرهاي تاثيرگذار و پرحادثه بوده است. چه در زمان جنگ هاي ايران ـ روس و چه بعد از آن و به خصوص در طول سال هاي انقلاب كبير مشروطه، خوي و خوئيان نقش به سزايي در حوادث منطقه داشته اند. يكي از منابعي كه مي توان به اين موارد دست يافت، مطبوعاتي هستند كه در آن دوره چه در داخل كشور و چه در خارج از آن منتشر شده اند.

در اين ستون قصد آن است كه با رجوع به روزنامه ها و نشريات مختلف چاپ شده در آن سالها، مطالب مربوط به خوي استخراج و گردآوري شود. نكته قابل ذكر آنكه سعي خواهد شد املاي كلمات به شكلي كه در متن اصلي آمده، آورده شود. اميد نگارنده آن است كه روزي اين مطالب استخراجي را به شكل كتابي مستقل تقديم علاقمندان تاريخ خوي و منطقه نمايد.

نخستين روزنامه اي كه بدان پرداخته خواهد شد، روزنامه انجمن تبريز است كه در سال هاي وقوع انقلاب مشروطه تبريز منتشر شده است. اولين شماره آن در غرة رمضان المبارك 1324 در يك صفحه انتشار يافته است. مجموعه اي از اين روزنامه را كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران با همكاري استانداري آذربايجان شرقي در سال هاي 6ـ 1374 منتشر كرده است.

* * *

روزنامه انجمن تبريز ـ بيست و دوم رمضان 1324 ـ نمره 6 ـ ص 9 (مجموعه)

تظلم:

چند از نفر از اهل خوي و مرند به تبريز آمده از جناب شجاع نظام و پسر و برادرزاده اش شاكي هستند يكي از آنها كه اهل خوي و مدتي در روسيه بود مي گفت كه شنيدم در ايران پدر تاجدار ما اعليحضرت شهرياري و حضرت اقدس والا وليعهد روحنا فداه در ايران اعلان مشروطيت داده و بناي عدالت گذاشته اند لهذا حب الوطن من الايمان محرّكم گشته بخوي مراجعت نموده و خانه و باغچه خريده خواستم رفته اهل اهل و عيال خود را از روسيه بايران بياورم جناب شجاع نظام نائب الحكومة خوي خبردار شده غفلتاً چند نفر فراش فرستاده حكماً مرا در نزد خود حاضر كرده گفت كه پنجاه هزار منات از روسيه پول آوردة بايد دو هزار منات بمن بدهي و الاّ مقصر خواهي شد. با كمال حيرت جواب دادم كه من اينقدر پول را از كجا آورده ام و چرا بشما بايد دو هزار منات بدهم جناب شجاع نظام حكم به جسم نمود كه پنجاه هزار منات دزديدة بايد پس بدهي هر چه داد فرياد كردم بجائي نرسيده دو سه روز در حبس مانده بعد جناب حاجي حسن آقا صراف ضمانت نموده مرا از حبس خلاص كرده با چند نفر ديگر كه آنها هم شاكي‌اند از بيراهه فراراً به تبريز آمده ايم كه بتوسط انجمن ملي عرايض و تظلمات خود را بخاكپاي مبارك برسانيم و مرنديها كه از پسر و برادرزادة جناب شجاع نظام شاكي هستند منتظر اند كه شب بيست پنجم در انجمن عرايض و شكايات خود را اظهار دارند اميد هست كه بعد از تحقيق و رسيدگي در صورت صدق عرايض آنها از توجهات كاملة كارگذاران حضرت اقدس والا روحنا فداه رفع . . . تعديات و تظلمات [شده] بيچاره خوئي و مرنديها آسوده خاطر بوطن خود مراجعت نموده بدعاگوئي ذات اقدس مشغول باشند.

* * *

3 ذيعقده 1324 نمره 20 ص 37 (جريدة ملي)

مكتوب از خوي

خدمت مدير محترم عرض مي شود

(بشارت عظما) شكر خدا كه هر چه طلب كردم از خدا/ بر منتهاي مطلب خود كامران شدم

جنبش غيورانة اهالي تبريز به اهالي خوي سرايت كرده بعد از كندن ريشة افساد مفسدين و مستحكم شدن اتفاق و اتحاد بين اهالي يوم پنجشنبه 19 شهر شوال علماء عظام و اعيان و تجّار ذوالعزّ والاحترام وكلاي منتخبين مجلس ملي در خانة كربلاي خليل نام ماكويي از جهه افتتاح مجلس به تهنيت و تبريك نشستند في الواقع چنين جشن غيورانه از اهالي خوي مشاهده نشده بود از همة اشخاص ملت پرست معارف پژوه شيريني تقديم شد از طرف اهالي چراغاني مفصّل بعمل آمد اين بندة جان نثار هم از جانب اداره‌جات مقدس از صميم قلب عموم اعضاي انجمن ملي را تهنيت و تبريك مي نمايم كه انشاالله بعد از اين ريشة نفاق را از بيخ كنده از روي احقاق حق بعرض عارضين رسيده‌گي خواهند فرمود انشالله هفته آتيه اسم وكلاي منتخبين را با چند فرد قصيدة غرّائي در تهنيت و مباركبادي كه يكنفر از اشخاص معارف پژوه گفته است معروض خواهم نمود مستدعي هستم اينوقاعترا [(اين وقوعات را)] در روزنامة انجمن ملي درج بفرمائيد كه باعث تشويق عموم اعضاي انجمن ملي شده بر دولت و ملت پرستي خود بيفزايند غريب وطن (ابراهيم)