(10)

به كوشش: اورين مقدم

 

سه‌شنبه15 شهر شعبان1325 شماره139 ص505

(خبر كتبي از خوي8 شعبان)

بعد از عنوان اوضاع خوي را عرض كنم انالله و انا اليه راجعون بيست روز بود عموماً تعطيل كرده در تلگراف خانه چادر زده مشغول بدفع تعديات اقبال السلطنه بوديم سه روز قبل اردوئيكه در (سكمن آباد) جهه دفاع اكراد تشكيل داده شده بود يكدفعه عشاير اكراد با سركردگي نعمت ا... خان ماكويي بسر اردو ريخته سيصد نفر از ملت و رعيت و سرباز كشته شد تفنگ و فشنگ و هست و نيست اردوها و دهاتيكه در اطراف اردو بود همگي را بيغما و غارت برده و آتش زدند جمعي از مردها را اسير زنان و طفلان دسته بدسته رو بشهر گذاشته اند چه عرض كنم تا حال چنين قتل و غارت را كسي نديده و نشنيده اينقدر سه روز و شب است تماماً اهالي خوي و اطراف در نهايت اضطراب و آه و ناله هستند كسي نميتواند نيم ساعت بخود عمر و حيات بداند اغلب اهل و عيال اهالي از دهشت و وحشت قريب بمرگ هستند نميدانم چه نويسم و چه نگارم اشك امان نميدهد كه كاغذ را بنويسم سه روز است ابدان مسلمانان در صحرا بيغسل و كفن مانده از واهمه كسي نميتواند برود آنها را دفن نمايد امروز ده نفر از فقرا اجير كرده چهل توپ چلواري و كافور و لوازمات ديگر فرستاده شد كه بلكه انشاءا... اموات را دفن نمايند ماها نميدانيم باين اموات بي تقصير گريه كنيم و يا باهل و عيال اينها كه تماماً عريان بيخانمان گرسنه بشهر ريخته اند چاره نمائيم و يا در فكر جان اهل و عيال خودمان باشيم يعني اقبال السلطنه چنين امر داده عشاير و اكراد خود شهر را قتل و غارت نمايند بيست روز است بازار دكان بسته و اهالي از واهمة اكراد نمي توانند بگشايند چه گويم كه ناگفتنم بهتر است اين قتل و غارت اقبال السلطنه باعث ناامني شهر هم شده است ديروز قبل از ظهر جناب حاجي ميرزاآقا كه واقعاً ركن ايران و كسي بود بيقيل و قال و بي آزار در توي دالان خود بضرب گلوله كشتند نه قاتل معلوم نه كسي مسئول و علاوه همان ساعت اقا ضياء نام برادر جناب حاجي امام جمعه را كه الان در دارالشوري هست با گلوله كشتند قاتل آن هم معلوم نيست تماماً علما و سادات و اعيان از واهمه نميتوانند از خانه بيرون بروند سبب تمام اين شورش شهر اقبال السلطنه است و الساعه يك اردو براي جلوگيري لشكر اقبال السلطنه در چاي پاره متوقف و ليكن بعد از شكست اردوي سكمن آباد از اين اردو خيلي واهمه داريم چنانكه چند دفعه لشكر اقبال السلطنه بسر اردو ريخته اند ولي الحمدا... دفاع شده صدمه نرسيده بعد را اگر خداوند عالم امداد كرد فبها والا اين طرف را قتل و غارت خواهند كرد و بعد از آن داخل شهر خوي خواهند شد سه روز است نوّاب والا مقتدرالدوله با هيئت وارد شده اند و تمامي اين وقوعات بعد از رسيدن هيئت اتفاق افتاده و برأي العين مشاهده كرده‌اند.

***

دوشنبه21 شهر شعبان1325 شماره142 ص520

(خوي)

بحمدا... اخبارات اين دو روزه تا يك درجه مساعد ميرسد وضع انقلاب شهر بالنسبه بسابق تسكين يافته و از حسن رفتار و اقدامات هيئت مصلحه رفع وحشت و اضطراب اهالي شده است اكراد ماكو و اهل اردو از منازعه و زد و خورد دست كشيده وثوق الممالك و حشمت لشكر را هم كه چند روز قبل براي استمزاج امر اصلاح از خوي فرستاده بودند محترماً آنها را قبول كرده و بطرف ماكو حركت داده اند و بعد از رفتن اين دو نفر براي اجراء امر صلح ده نفر نيز از طبقات علما و اعيان و تجار خوي انتخاب كرده روز سه شنبه پانزدهم شعبان باتفاق هيئت محترمة تبريز روانة ماكو نموده اند اميد است كه رحمت خداوندي شامل حال مظلومين آن حدود گرديده و از اقدامات اين هيئت مصلحه نتيجة خير حاصل آيد تلگرافي نيز از خود هيئت بايالت جليله رسيده بود در انجمن مقدس قرائت شد و عيناً درج ميشود (از خوي)

حضور مبارك بندگان... مستطاب اشرف اقدس والا روحي فداه ملت و اعضاء انجمن خوي هشت نفر از علما و اعيان و تجار را با دو نفر از اعضاء منتخب وكالت مطلقه داده همراه هيئت نمودند الان كه ظهر روز سه شنبه است متفقاً بطرف چورس و قراضياءالدين حركت نموديم كه انشاءا... خوانين ماكو هم به آنجا آمده مشغول اصلاح اين كارها باشيم نتيجه و اقدامات را از آنجا بعرض خواهيم رسانيد (هيئت)

***