خوي در مطبوعات دوره قاجار (13)

به كوشش: اورين مقدم

سه شنبه28 شهر رمضان المبارك1325 شماره9 سال دوم ص582

اخبار ماكو و خوي

هشتم رمضان سربازان اردوي خوي كه در ماكو اسير بودند بعد از اجراي امر مصالحه حركت كرده باوطان خودشان رفته‌اند.

ايضاً مهاجرين نواحي ماكو و قراءضياءالدين كه پناه بخوي برده بودند بمنازل خودشان مراجعت كرده ولي عيال و اطفال آنها هنوز در خوي هستند دويست و پنجاه تومان براي حركت و مخارج راه آنها از خوانين ماكو دريافت شده و ضمناً قرار بر اين گذاشته اند كه از بابت تخم و آلات زراعت و آذوقه تا سر خرمن از آنها رعايت و نگاهداري كنند.

از حسن اهتمامات هيئت محترمه و آقايان مصلحين خوي در شب يازدهم ماه مبارك رمضان كتابچه مصالحه نامة خوانين ماكو و اهالي خوي بامضاء رسيده و مشاجرات طرفين بالكليه ختم شده است. براي نظم و امنيت خوي فعلاً فرج تخته قاپو را خواسته اند و بموجب مكاتيب واصله بانجمن مقدس اظهار نارضايي از عدم كفايت جناب سالار اسعد نيز مينمايند كه حاكم عليحدة براي خوي تعيين بشود زيرا با وضع حاليه انتظام امور آنجا خارج از قوة معزّي اليه است.

***

 چهارشنبه29 رمضان المبارك1325 شماره10 سال دوم ص587

... پس از ختم گفتگوي اين مسئله آقايان هيئت محترمة مصلحين غائله خوي و ماكو (جناب آقاي شيخ الاسلام) (نواب والا شاهزاده مقتدرالدوله) (جناب حاجي سالار معزز) (جناب حاجي جليل آقا) (وثوق الممالك) كه امر صلح را ختم و مراجعت كرده اند.

لايحه مبني بر نتيجة اقدامات و خلاصة اطلاعات خود و كتابچة مصالحه نامه ذات البين را كه مشتمل بر پانزده فصل است بانجمن مقدس دادند با حضور عموم اعضاء مجلس جهراً قرائت گرديده و محض اطلاع عامه عيناً درج ميشود.

خلاصة راپورت اطلاعات و اقدامات هيئت مصلحة خوي و ماكو است.

موقع ورود هيئت بخوي سيم شعبان بود دو فقره اردوي ملتي مركب از سرباز و اهالي محالات يكان و غيره و اصناف خود شهر خوي يكي برياست مير اسدالله كاروانسرادار خوي در سكمن آباد منعقد و ديگري در تحت سركردگي ميرآقا پسر ميراسدالله در مابين قريتين چورس و قراءضياءالدين مرتب محال سكمن آباد محتوي چهل و پنجاه پارچه دهي است كه پنج و شش پارچه آن متعلق بآقايان خوي و مابقي ملك خوانين ماكو است قريتين چورس و قراءضياءالدين هر دو متعلق بخوانين ماكو انعقاد اين دو اردو بقول بعضي از آقايان اهالي خوي بحكم و اغواي چند نفر شورشيان و جلب منافع شخصي بوده و بتقرير بعضي كه تلگراف جناب اقاي نظام الملك را عنوان قرار داده اند براي جلوگيري اكراد تشكيل اردو نموده اند ولي آنچه معلوم ميشود چند نفر از اهالي مفسد و غوغاطلب رفته در سر راه اكراد كه محل عبور آنها بود تشكيل اردو كرده و باعث اينهمه صدمات و تلفات گرديده اند ميل اهالي بتحريك آن چند نفر بجنگ و منازعه بيشتر از صلح و متاركه بود ولي هيئت را مساعد و همراه جنگ نديده شب فرداي ورود در سكمن آباد مشغول دعوا و بعد از خسارات و تلفات از طرفين اردوي ملتي شكست كامل خورده بعضي فرار و قدري مقتول و هر چه صاحبمنصب و سرباز در اردو بود در دست اكراد گرفتار گرديد بتقرير ميراسدالله و ساير فرار كننده ها تلفات و شكست اكراد زياده از اهل اردو بوده است و خوانين ماكو ميگويند شش صد هزار نفر از اكراد مقتول گرديده است. از قراريكه تحقيق شد اردوي ملتي قبل از وقوع اين دعوا بدون جهت و مقدمه باوبة اكراد توپ بسته چندين نفر از زن و بچه تلف نموده بودند اين بود كه اكراد چه از ايراني و چه عثماني در تلافي و انتقام اين كار هم قسم شده و اين همه مفاسد توليد گروه گرديده كه تفصيل قتل و غارت اردوي سكمن آباد و خسارات طرفين بعرض حضرت ايالت جليله و انجمن مقدس رسيده است.