اربعين، فلسفه‌ي تكرار و فصل رويش

سعيد فرجي‌خويي

اربعين يا به سخن ديگر برگزاري چهلم درگذشتگان، گر چه به روايت پاره اي از مورّخين، پيشينه اي از پيش از اسلام دارد. اما به يقين پس از اسلام جان گرفته است و با واقعه ي عظيم عاشوراي حسيني به سنت ديرپايي در جهان تشيع مبدّل گرديده و نهادي را برساخته كه سرچشمه ي بسياري از حركت هاي اجتماعي شده است.

اربعين خود تكراري است از سومين و هفتمين روز عروج و سنت اربعين، استمرار چهلم هاي زنجيره گون است. بنياد نياز به اين تكرار را مي توان در تكرار و تشابه خصلت هاي رواني و تركيب نظام زيستي ـ عصبي انسان جست. همان مبنايي كه برخي از انديشمندان را به نظريه »تاريخ تكرار مي شود« هدايت نموده است.

گرچه هيچ حادثه اي دوباره تكرار نمي شود و جامعه بشري دوران جاهليت14 قرن پيش را پشت سر نهاده است، اما آن جاهليت كهنه بود و جاهليت نو همان جاهليت است در جامه و ماهيتي ديگر، ستمكاري و كفر و فجور نيز چنين‌اند.

عرصه ي ابتلاي الهي، برخاستن انسان هاي مؤمن در برابر انواع جاهليت هاي كهنه و نو در تمامي زمان هاست و امام حسين(ع) وارث آدم و انبياي بزرگ است كه با عمل خويش كامل ترين الگوي اين قيام را به سراسر تاريخ ابلاغ كرد. اگر در رود عظيم خوني كه از صدر اسلام سرچشمه گرفته است و تا امروز پرخروش از روز پيش، زمين و زمان را درنورديده است، خون امام حسين(ع) و يارانش مفهوم خاص و يگانه اي يافته است و آن نبرد و آن شهادت با هيچ انقلاب و شهادتي قابل مقايسه نبوده است و نيست؛ به هر دليل هنري است كه حسين بن علي(ع) در ذره ذره زمان و مكان شهادتش نشانده است و انقلاب و شهادت را براي تمام تاريخ معنا كرده است و چنين است كه محرم فصل رويش بسياري از جنبش هاي اجتماعي و قيام هاي مردمي و شيعي در تاريخ ايران زمين بوده است.

محرّم بهار قيام هاي رهايي است و اربعين چهلم و اوج اين بهار است. اگر در دستاوردهاي گوناگون عاشورا بيدارسازي انسان هاي خفته، نهفته است و اگر اسلام درس چگونه زيستن و امام حسين(ع) درس چگونه مردن را مي آموزد و اگر...

اما از مهمترين دستاوردهاي عاشورا اين است كه بسياري از جنبش هاي اصلاحي و رهايي بخش در ايران و منطقه ي اسلامي، به گونه اي الهام گرفته از آن است.

اين نقش سترگ قيام حسين بن علي(ع) را نمي توان جز با نقش حضرت زينب(س) و حضرت سجاد(ع) تفسير كرد. به گفته ي دكتر شريعتي، هر نهفتي يك خون دارد و يك پيام و بازماندگان امام حسين(ع)، فرزند بزرگوارش حضرت سجاد(ع) و خواهر گرانقدرش حضرت زينب(س) با انتقال پيام عاشورا، امام حسين(ع) را به ابديت پيوستند و جاودانه ساختند. آري، و رسالت و نقش بازماندگان كمتر از جان باختگان راه پروردگار نيست و امروز اين مسئوليت عظيم بر شانه ي نه تنها فرزندان و همسران و پدران و مادران شهيد كه بر دوش فرد فرد ما سنگيني مي كند.

نخستين اربعين حسيني زمان ايفاي رسالت ها و تبيين مسئوليت هاي پس از شهادت بود و از آن پس، هر اربعيني ديگر در تاريخ همين پيام را داشت. به همين روي، رسالت، پس از شهدا فزون تر است و ماموريت تحقق آمال و رساندن پيام آنان و برداشتن پرچمي كه آنان در دست داشتند بر عهده ي همه ي ما است.

قيام حسين بن علي(ع) سرشار از خلوص و داراي جامعيت يك قيام ديني ـ انساني بود و ظرفيت و قابليت تام آن در سرمشق قرار گرفتن براي انسانها، فلسفه ي تكرار سوگواري ها و يادكردها است. ماندگاري و گسترش ديانت اسلام مرهون حركت امام حسين(ع) است.

و با بزرگداشت هاي مكرر عاشورا و اربعين بايد ارزش هاي اصيل اسلامي را بازآفريني كرد و حصارهاي قوميت، فرقه گرايي، خودخواهي و... را فرو ريخت. از اين رو سوگواري ها و بزرگداشت ها، عبرت است نه تكرار، آموزش و حركت است نه سكوت و سكون.