شعر بى نقطه
شعر بى نقطه در خصوص امام عصر(عج)
حجت الاسلام و المسلمين ، حاج شيخ على فرزند عليرضا خاكمردانى خويى، صاحب »تشريح الصدور فى وقايع الايام«، در سال 1292 در خوى متولد گرديد و تحصيلات ابتدايى را در زادگاه خود به پايان برد. آنگاه عازم حوزه علميه نجف اشرف گرديد و در محضر مرحوم آخوند خراسانى و مرحوم حاج شيخ هادى تهرانى به كسب علم پرداخت. پس از مراجعه به آذربايجان در اروميه سكنى گزيد و مصدر خدمات فرهنگى گرديد تا اينكه در سال 1350 در شرفخانه رخ در نقاب خاك كشيد.
آثار و تأليفات:
از آن بزرگوار آثار متعددى به جاى مانده است كه اسامى برخى از آنها به ترتيب زير مىباشد:1ـ تشريح الصدور فى وقايع الايام والدهور (در 6 مجلد)
2ـ تذكرةالعارفين در تتميم و تكميل كتاب فوق 3ـ تعادل و ترجيح (مبحث اصولى)
4ـ ردّ وهابيّه، دو رساله يكى به عربى و ديگرى به فارسى
5ـ شرحدعاىصباححضرتعلى(ع)
6ـ شرح قصيده عينيّه حميرى
7ـ عقد نكاح صيغهها، اخبار و انشاء و شرط ضمن عقد آن8 ـ لسان التكلمة فى جواب الاسئلة و وسيلة القربة
9ـ عِقدالفريد فى شرح القصائد (و آن پنج قصيده بى نقطه از علامه ميرزا محمدحسن ارموى است كه مرحوم خويى به صورت بى نقطه تخميس نموده و در 637 صفحه كامل به اتمام رسانيده است و آن كتاب بسيار ارزشمند است كه از فضل و علم فراوان ناظم حكايت مىكند.)10ـ تعديل الاوج والحضيض فى نفى الجبر و التفويض
11ـ رسالة فى التناقض بين القضيّتين
12ـ شرح قواعد الشهيد - رساله طبيّة ـ و مثنوى... (1)
شعر بى نقطه
در مورد نقطه مركزى دايره وجود و هستى، حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشريف) كه هر كس به زبانى، و هر عاشق مشتاقى با بيان حال و مقالى سخنى رانده است، بلبل به غزل خوانى و قمرى به ترانه، يكى از دامن گسترترين زمينهها، عرصه شعر و ادب است كه شاعران توانمند پر احساس و حماسى شيعه، از آن دوران غيبت تاكنون به عشق ديدار يار شعرى سرودهاند. ايشان هم در اين مورد شعرى بى نقطه سرودهاند كه متن آن همراه ترجمه آورده مىشو1
امام الهدى لله ساع و صادع
على الصدر اسرار العلوم موادِع
عدوّ عدوّ الله ولادِع »هو الصارم المسلول لله رادع«
»لا هواء رهط اللهو هاد لهائك«
2
لداه الحصى لو رام در ولؤلؤ
سواء لداه الكل للعدل كالى
و أمصار اسلام مع العدل مالى
»هو الحكم المأمول عدواه دارى«
»وساوس مكار و محلاً لماعك«
3
مردّى الورى والرّاح معطى كؤسها
هوالمصلح الماحىالردىو عكوسها
و مردى لئام الدهر حصد رؤسها
»مطرّء احكام وراء دروسها«
»لأعمد اسلام كرأس و سامك«
4
و ما اكمل العلم أحلى كلامك
و ما اعدل الحكم أعلى مرامك
دهى الامر للأعداء طهر أمامك
»و سلّ رداء السرّ واسلل حسامك«
»المحدّد ارداء اللئام كدوسك«
(1ـ او پيشواى هدايت است كه تلاش و سعى، و امر و نهى او فقط براى خدا است. اوئى كه اسرار علوم در سينهاش وديعه مىباشد. او نسبت به دشمن خدا، ستيزگر است و تلخ. او شمشير برّان خدا و در راه او، بازدارنده از هواها است. او مانع هواهاى نفسانى گروهى است كه به سوى اكت سوق مىدهند.2ـ در پيشگاه او اگر خواسته باشد، شن ها و ريگ ها، لؤلؤ و زبرجد مىگردند، و در پيشگاه او، همه از نظر اجراى عدالت مساوى و برابر هستند. تمام شهرهاى مسلمانان از عدل و داد پر خواهد شد، هنگامى كه آن داور مورد انتظار، وسوسههاى حيله گران و خائنان را برهم زند3ـ اوست سيراب كننده مردم. اوست راحتى بخش آنان، اوست مصلح، زايل كننده بدي ها و تغيير دهنده آنها. اوست هلاك كننده لئيمان روزگار، و هموست درو كننده سرهاى آنان، و هموست مطرح كننده احكام، پس از تعطيلى و فراموش شدن آنها. او نسبت به ستون هاى اسلام، همانند سر و دسته مىباشد.4ـ شيرينترين كلام تو، كمال علم و دانش است. عادلانهترين حكم و داورى، بالاترين مرام و مقصد توست. روزگار نسبت به دشمنان گوارا شده است. پيشاپيش خود را پاك ساز، پرده غيبت را كنار زن، و شمشيرت را از غلاف بكش، و همانند شير ژيان، لئيمان و دون صفتان را از صحنه رون ساز و شرّ آنان را دفع نما!)(1)
پي نوشت:
1ـ نقل از علماى معاصرين، ملا على خيابانى تبريزى، ص 152ـ151
منبع: شمس ولايت به نقل از مفاخر آذربايجان، ج 1، عبدالرحيم عقيقى بخشايشى
کلیه پست های این وبلاگ از تاریخ 10 اردیبهشت1391 مطالب چاپ شده در دوهفته نامه دارالصفا بوده و پست های قبل از این تاریخ، مربوط به هفته نامه اورین خوی می باشد.