ماجراي آيت‌‌ا. . .العظمي خويي و ديدار فرح

علي صدرايي خويي

با انتشار كتاب »معلم اخلاق« از سوي مركز پژوهش هاي سياسي كه مربوط به اسناد ساواك در خصوص مرحوم آيت الله مشكيني است، گزارش ساواك از ديدار پرحاشيه فرح پهلوي با آيت الله خويي، مرجع تقليد برجسته آن مقطع نيز منتشر شد.

به گزارش خبرنگار »آينده«، بررسي گزارش ساواك و نيز اقدام برنامه ريزي شده فرح پهلوي و دستگاه تبليغاتي رژيم شاه نشان مي دهد آنان همزمان با فراگير شدن جريان انقلاب اسلامي، از تمام سوژه هاي اختلاف براي ضربه زدن به وحدت مردم و روحانيت و انقلابيون بهره مي برده اند.

مرور اين حوادث پس از 30 سال همچنين اين هشدار را مي دهد كه انقلابيون و متدينين، بايد تا چه ميزان با درك شرايط و پرهيز از برخوردهاي احساسي و ناسنجيده، از بهانه جويي دشمن بپرهيزند.

در آن مقطع همسر شاه كه در سفري نمايشي به عتبات عراق سفر كرده بود، ناگهان با عده اي مسلح وارد دفتر آيت الله خويي شده و اخبار عجيبي با مضمون حمايت ايشان از حكوت پخش مي شود و حتي براي جلوگيري از تكذيب اين خبر از سوي دفتر اين مرجع تقليد، ارتباط تلفني بين ايران و كويت و عراق قطع شده و قرار مي شود مسافران عراق به ايران، تفتيش بدني شوند تا نواري به همراه نداشته باشند.

گزارش شگفت مربوط به بازتاب هاي ديدار آيت الله العظمي خويي با فرح پهلوي است. ساواك فهرستي از بازتاب ها را در ميان انقلابيون ايران منعكس كرده كه از آن جمله تلفن هاي فراوان از سوي معترضين به منزل آقاي لطفي، نماينده تام الاختيار آيت الله خويي در تهران است. اين ملاقات به قرار آن چه كه گزارش شده اين است:

شهبانوي ايران در حالي كه آقاي خويي مريض بوده و خوابيده بوده است، بدون اطلاع قبلي با چند نفر مسلح عراقي ناگهان و غافلگير پيش آقاي خويي رفته اند و آيت الله خويي در مقام امر انجام شده قرار گرفته است و سخناني هم كه آيت الله خويي به شهبانوي ايران گفته است، كاملاً با گفته راديو مخالفت دارد. زيرا آيت الله خويي به ايران و ملت ايران اصلاً دعا نكرده و آنها را دعوت به همبستگي و سرمشق گرفتن از علي (ع) نموده و آن چه راديو مي‌گويد نكرده است. بلكه آيت الله خويي در اين ملاقات به سه موضوع اشاره كرده است:

نفوذ بهائيان در ايران ـ اشاره به حوادث اخير و كشتار دسته جمعي ـ اهانت به علما و زندان كردن و تبعيد كردن آنها.

و در هر سه موضوع خيلي با تندي صحبت كرده است، در ضمن اين ملاقات در كوفه انجام شده است نه در نجف.

اين گزارش در نوع خود اولين بار است كه منتشر مي شود. البته گزارش مزبور بسيار مفصل‌تر است و لازم است تا در جزئيات آن بيشتر دقت شود. متن گزارش به روايت ساواك به اين شرح است:

موضوع: ديدار عليا حضرت شهبانو از آيت‌ا. . . ‌خوئي*

ملاقات عليا حضرت شهبانو با آقاي خوئي در نجف اشرف را مي‌توان از جهات متعددي به قرار زير مورد بحث قرار داد:

1ـ اين ملاقات تمام به اصطلاح مجاهدين روحاني و غير روحاني را بشدت بخشم درآورده و بحدي كه امروز (سه شنبه) مرتباً از بازار تهران به منزل آقاي عبد الله لطفي يگانه نماينده خوئي در تهران تلفن‌هاي شديد اللحني مي‌شده و در تمام اين تلفن‌ها آقاي خوئي مورد اهانت و ناسزا قرار مي‌گرفته است و در قم رهبران مجاهدين از قبيل رباني شيرازي و شيخ علي مشكيني و آقاي يزدي گرفتن شهريه خوئي را تحريم كرده و حتي گفته مي‌شود كه مشكيني در اين مورد اعلاميه‌اي نيز داده‌اند و از طرف ديگر بعضي از مقلدين خوئي از وي عدول كرده و به خميني رجوع كرده‌اند.

 ضمناً خشم مردم و مجاهدين تمام طرفداران خوئي و به ويژه نمايندگان ايشان را به وحشت انداخته و هيچ چاره‌اي فعلاً‌ جز اعتراف به خطا در خود نديده‌اند و لذا مي‌گويند اگر قضيه ملاقات مذكور راست باشد اين يك جنايتي به مبارزه روحانيون است كه خوئي مرتكب شده است، ولي ما مي‌دانيم كه اين قضيه دروغ است و از شما مجاهدين مي‌خواهيم اندكي صبر كنيد و زود قضاوت نكنيد تا ما قضيه را از نجف تحقيق نماييم.

2ـ آقاي فهري »داماد دستغيب شيرازي« نماينده خوئي در قم شب دوشنبه به تهران منزل لطفي مي‌رود و از آنجا با داماد خوئي آقاي جلال فقيه ايماني كه نماينده خوئي در اصفهان مي‌باشد تماس تلفني برقرار مي‌كند بهر حال با هم قرار مي‌گذارند كه در يك تماس تلفني با نجف قضيه را از خود خوئي بشنوند، ظاهراً با تمام سعي و كوشش تماس تلفني برقرار نمي‌شود ولي آقاي جلال مدعي [است] كه من بوسيله تلكس با خوئي تماس تلفني گرفتم و با او صحبت كردم.

ضمناً پس از آن كه فهري و لطفي در تهران و آقا جلال در اصفهان نمي‌توانند كاري از پيش برده و علاج قضيه را بنمايند با هم قرار  مي‌گذارند كه شب سه شنبه به قم بيايند و آقا جلال و فهري وارد قم مي‌شوند، البته لطفي دائي فهري است و اين هردو با آقا جلال رقابت و مخالفت كامل دارند و شايد در غير موارد استثنائي با هم اجتماع نكنند و لذا شب سه شنبه هنوز موفق به ديدار هم نشده‌اند چون آقا جلال به منزل فهري نيامده است. به هر حال هر يك از نمايندگان خوئي جداگانه در اين مورد فعاليت مي‌كنند و با همه اختلافاتي كه دارند در يك مطلب ظاهراً با هم متفق شده‌اند و منشأ اين خبر نيز يكي خود آقا جلال است كه مدعي است با آقاي خوئي تماس گرفته و ديگري آقاي آصفي از كويت است كه با پسر آقاي خوئي به نام سيد جمال در نجف تماس گرفته است. نتيجه تماس اين دو نفر از اين قرار است:

شهبانوي ايران در حالي كه آقاي خوئي مريض بوده و خوابيده بوده است بدون اطلاع قبلي با چند تن مسلح عراقي ناگهان و غافلگير پيش آقاي خوئي رفته‌اند و خوئي در مقابل امر انجام شده قرار گرفته است و سخناني هم كه خوئي به شهبانوي ايران گفته است كاملاً با گفته راديو مخالفت دارد زيرا خوئي به ايران و ملت ايران اصلاً دعا نكرده و آنها را دعوت به همبستگي و سرمشق گرفتن از علي عليه السلام نموده و آنچه راديو مي‌گويد نكرده است بلكه خوئي در اين ملاقات به سه موضوع اشاره كرده است.

الف ـ نفوذ بهائيان در ايران. ب ـ اشاره به حوادث اخير و كشتار دسته جمعي.  پ ـ  اهانت به علماء و زندان كردن و تبعيد كردن آنها و در هر سه موضوع خيلي با تندي صحبت كرده است و در ضمن اين ملاقات در كوفه انجام شده است نه در نجف.

آصفي ضمن مذاكره خصوصي اظهار نموده با پسر خوئي سيد جمال كه صحبت مي‌كردم معلوم شد كه خوئي غافلگير شده است، در ضمن شخصي از كويت را به نجف فرستادم و نامه نيز به صورت استفتائيه بتوسط آن شخص به خوئي نوشتم و گفتم كه آقاي خوئي جواب تندي بر عليه ايران و اين كه ملاقات مجبوراً انجام گرفته در جواب نامه من بنويسد و من اين نامه و جواب را فوراً به ايران خواهم فرستاد و پخش مي‌شود و نيز فردا صبح به خوئي تلفن مي‌كنم و او را وادار مي‌نمايم كه با گلپايگاني تماس گرفته و قضيه را به او بگويد و من با سرعت هرچه تمامتر مشغول كار هستم، آصفي افزوده است ازمغرب تا كنون حدود بيست مورد تلفن از تهران و شهرستان ها راجع به اين قضيه به ما شده است.

نظريه شنبه: اظهار نظر مي‌شود طرفداران خوئي دو راه در پيش دارند كه مجبورند يكي از دو راه را انتخاب كنند:

الف ـ اينكه از طرف خوئي اعلاميه‌اي در اسرع وقت برسد كه در آن اعلاميه اين ملاقات را اجباري وانمود كرده و بر عليه ايران و حكومت نظامي و كشتار دسته جمعي نيز مطالبي نوشته شده باشد و اين اعلاميه نيز در اسرع وقت پخش و منتشر شود.

ب ـ اين كه خود خوئي به شريعتمداري و گلپايگاني تلفن كند و بگويد كه چنين  اعلاميه‌اي كه متضمن تكذيب ملا قات اختياري باشد شما منتشر كرده و بنويسد كه مرا مجبور به اين  ملاقات  كرده‌اند، ضمناً اگر وجود اختلاف و نفاق بين علماء و آن هم اختلاف سليقه در مورد دولت ايران به نفع دولت ايران باشد بايد دولت با كوشش هر چه تمامتر در ابقاء اين اختلاف بكوشد و معلوم است كه اين مطلب اختلاف و نفاق عميقي بين اهل علم انداخته است بحدي كه منجر به زد و خورد و جبهه‌ گيري  فارس و ترك زبان شده است و شاهدش زد و خوردي است كه بين طرفداران خوئي و خميني در مدرسه حجتيه و مؤمنيه اتفاق افتاده است كه همين اختلاف و نفاق نيز مورد تنفر باصطلاح مجاهدين و خمينيسم‌ها  مي‌باشد و تحريم گرفتن شهريه خوئي نيز مويد همين نفاق و اختلاف است و ظاهراً براي دولت اين كار آسان باشد، زيرا طرفداران خوئي هيچ راهي براي تحقيق اين قضيه جز با تماس تلفني ندارند و آقاي شريعتمداري و گلپايگاني نيز تا از خود خوئي قضيه را نشنوند و خاطر جمع نشوند اعلاميه‌اي نخواهند داد و از طرفي نيز عده‌ اي از مجاهدين كه با خوئي مخالفند و غرض شخصي با او دارند كه اين ملاقات را اختياري جلوه داده و خوئي در نظر مردم سقوط كند دولت اگر بخواهد و صلاح ببيند كه اختلاف بين خوئيسم و خمينيسم بيفتد و ملاقات شهبانو را اختياري جلوه دهد بايد كارهاي زير را انجام دهد:

1. براي مدت محدودي ارتباطات تلفن بين ايران و كويت و عراق را فوري قطع نمايد كه به هيچ نحوي با نجف و كويت كسي نتواند تماس برقرار نمايد.

2. تمام مسافريني كه از كويت و عراق و از پاريس مي‌آيند كاملاً مورد تفتيش قرار دهد كه اعلاميه‌اي يا نواري با خود نياورند.

3. چنانچه معروف است تلويزيون در فيلم مربوطه ورود شهبانو به عراق ملاقات خوئي را نشان نداه است و فقط عكس آقاي خوئي بوده است و لذا اگر فيلمي ‌در اين باره موجود است نشان دهد و اگر فيلمي‌نيست در راديو بنحوي اشاره بكند كه ملاقات هيچوقت اجباري نمي‌شود و با قرار قبلي با خوئي بوده است. خلاصه اگر تا يك هفته طرفداران خوئي نتوانند كاري بكنند اين ماه بعيد نيست كه شهريه خوئي گرفته نشود، البته قرار بر اين بوده است كه 22 ذيحجه شهريه‌ها را بدهند ولي براي خاطر همين قضيه شهريه را تأخير مي‌اندازند تا بلكه اعلاميه‌اي از خوئي بيايد. و تأخير شهريه چون ماه محرم و تبليغ و مسافرت طلبه‌ها به ساير نقاط نزديك است بيش از يك هفته نمي‌تواند باشد. البته اين امكان نيز وجود دارد كه با سقوط خوئي مردم به خميني عدول بكنند و در نتيجه تقويت بشود اگر چه بعيد به نظر مي‌رسد.

نظريه سه شنبه: – اجراي بند (1) نظريه شنبه از لحاظ سياست جهاني به مصلحت نمي‌باشد ليكن بندهاي (2) و (3) قابل بررسي و در عمل مواجه با مشكلاتي مي‌باشد. ضمناً اكثريت روحانيون مطلع ايمان دارند كه آيت الله خوئي  در  درجه‌ اي از معلومات قرار دارد كه اكثريت روحانيون از شاگردان وي محسوب  مـي‌شوند و حتي آيات ثلاثه نيز افتخار مي‌نمايند كه مورد تاييد آيت الله خوئي باشند و جنجال اخيري كه در مورد ديدار شهبانو از آيت الله خوئي روي داده وسيله عده‌اي از طلاب تندرو طرح‌ريزي و پيگيري مي‌شود. لذا اصلح است آيت الله خوئي وسيله نمايندگانش در ايران از جمله آقاي لطفي در تهران، آقاي فهري در قم و ... مورد محبت قرار گيرد.                        كياوش

*براي حفظ اصالت متن، آنچه مي خوانيد با همان ادبيات گزارش نويس ساواك آورده شده و از افزودن عناوين علمي مراجع تقليد و علما نيز خودداري شده است.