جاء الحق و زهق الباطل

جليل لباسدوخت

 

»و قال جاء الحق و زهق الباطل، انّ الباطل كان زهوقاً«. (اسراء ـ81)

(بگو اي پيامبر ـ حق رسيد و باطل نابود شد، چرا كه باطل قطعاً نابود شدني است).

اين آية مباركه نياز به توضيح زيادي ندارد، زيرا با كمال صراحت اعلام مي دارد كه اي پيامبر بگو به مردم و تمام نسل ها در زمان ها و مكان هاي حال و آينده كه حكومت باطل، هر چند به پيش بتازد و بر مردم چيره شود، رو به زوال و نابودي است و ظلم و كفر و شرك هرگز پايدار نيست ولي آنچه قطعاً مي ماند »حق« است، و هرگاه حق پيدا شد، باطل خود به خود، مضمحل و زايل مي شود چرا كه باطل همواره با اصول طبيعت و قوانين آفرينش مخالفت دارد و ناهماهنگ است و چون ريشه ندارد و جز ظاهري بيش نيست، لذا بي گمان نمي تواند مدت زيادي عرض اندام كند و خودنمايي نمايد و دير يا زود بايد فاني و مضمحل گردد و بجايش حق پديدار شود و مردم از آن دست برداشته، و بسوي حق روي آورند زيرا حق با فطرت انسان سازگارتر مي باشد و طبعاً انسان از باطل در تمام ابعادش، گريزان است.

آري! آن روز كه پيامبر خدا صلي ا... عليه و آله و سلّم مبعوث شد و جلوه اي تابناك از ذات حق، در جهان پديدار گشت، جاهليت باطل رو به زوال گذاشت، و چند صباحي نگذشته بود كه رسول گرامي اسلام(ص) با مسلمانان پيروز وارد مكه شدند و خانة خدا را كه پر از بتهاي مشركان بود، پاك كرد و همچنان با چوبي كه در دست داشت بر بتها مي زد و مي فرمودند: »جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا«.

و بدين سان در يك حركت سريع و با توفيقات الهي، سيصد و شصت بُت را از خانه خدا بزدود  و حكومت حق را جايگزين حكومت پوشالي باطل نمود و ثابت كرد كه باطل را رنگي و تواني نيست و هرگز نمي تواند پايدار بماند.

هان! امروز به وضوح مي بينيم كه پايداري و بقاء براي حق و حكومت حق است. و مگر خود شاهد نبوديم كه سالهاي متمادي، شاهان قلدر و ظالم بر ملت ستمديده ايران حكومت مي كردند و ظلم و ستمشان به فرد فرد مردم محروم رسيده بود، و در يك چشم بهم زدن فرزند رسول خدا(ص)، خميني(ره) بت شكن به ايران آمد و چنان محكم با تبر حق بر سر باطل خواهان و باطل انديشان كوفت كه هم آنان را رسوا و مفتضح ساخت و هم بجاي حكومت جابرانه و غاصبانه شان، حكومت مقتدر اسلامي را برقرار ساخت، و يكبار ديگر فتح مكه را به نمايش درآورد. و همين حق است كه ان شاءا... به نحو اتمّ و اكملش بزودي با ظهور حضرت ولي اله اعظم ارواحنافداه، نمايان خواهد شد و جهان را پر از عدل و قسط خواهد كرد و تمام زورگويان و ستم پيشگان و قدرتمندان و جباران و جهانخواران را نابود خواهد ساخت و حكومت الهي را در سراسر گيتي برقرار خواهد نمود.

امام باقر سلام ا... عليه در تفسير آية ياد شده مي فرمايند: »اذا قام القائم، ذهبت دوله الباطل«، اگر قائم(ع) قيام كرد، دولت باطل نابود خواهد شد. و در روايت ولادت حضرت نيز از قول حكيمه خاتون مي خوانيم كه: وقتي حضرت قائم سلام ا... عليه متولد شد، پاك و تميز بود و بر بازوي راستش نوشته شده بود: »جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقاً« و به هر حال، قيام حضرت ولي عصر(عج ا...) قطعاً روشن ترين مصداق »جاء الحق و زهق الباطل« است چرا كه در حكومت آن حضرت، دين اسلام كاملاً شكوفا مي شود و ثمر مي دهد و حق در سراسر جهان بر باطل هاي موجود، پيروز مي گردد، و گرنه اين آيه مباركه در هر زمان و دوراني مصاديقي بارز دارد، چه اينكه در زمان هاي قبل از اسلام و پيروزي پيامبران و بندگان فرستاده و برگزيدة خدا بر كفار و مشركان را بنگريم و چه پس از اسلام و دوران حكومت پيروزمندانة نبي اكرم صلي ا... عليه و آله و سلم را مشاهده كنيم و چه دوران خودمان را ببينيم كه چگونه يكي از بندگان صالح و شايستة خدا، تنها با توكل بر خدا و پيروي از حق، بر باطل و كفر جهاني پيروز شد و حكومت اسلامي، بزرگ ترين و ارزشمندترين و مقدس ترين يادگار آن بزرگوار است، تا ما چگونه با آن رفتار كنيم و به دست صاحب اصليش بسپاريم.

»اللهم اهدنا بهدايه القرآن«