»شجره طيّبه و شجره خبيثه«

(حسينيان و يزيديان)

جليل لباسدوخت

 

(اي پيامبر نديدي كه چگونه خداوند كلمة پاك را به درختي پاك مثل زده كه اصل آن برقرار و شاخه اش در آسمان است، و به اذن پروردگارش هميشه ميوه هاي نيكو مي دهد). (ابراهيم/24)

كلمه در قرآن هم بر كلمات تكويني و هم بر كلمات تدويني اطلاق مي شود يعني گاهي قوانين و احكام الهي، كلمه ناميده مي شوند و گاهي بر شخصيتها و مردان حق و فضيلت اطلاق مي گردد.

و در برابر كلمه طيبه كه مانند شجره طيبه داراي ريشه هاي تنومند و نيرومند در اعماق زمين است در حالي كه بر گرد و شاخه هايش بر فراز آسمان ها بالا مي رود، كلمه خبيثه اي نيز وجود دارد كه نه ريشه و برگ دارد و نه قرار و دوامي و اين دو، مثل حق و باطل است.

در روز عاشورا دو صف در برابر يكديگر قرار گرفتند: صفي از كلمات خبيثه و صفي از كلمات طيبه يعني تفسير اين آيه كريمه هر سال در روز عاشورا محقق مي گردد. زيرا اساسي كه حكومت امويان بر آن اساس و پايه استوار بود همان شورايي بود كه قبلاً آن را تشكيل دادند تا امويان ثمره اش را بچينند و در برابر اسلام ناب محمدي قد علم كنند. اين حركتي كه قوامش و پايه اش بر باطل و ظلم و فساد و تباهي بود، به حق نمودار و الگوي كلمه خبيثه ملعونه در قرآن است.

در مقابل، امام حسين عليه السلام شجره طيبه حق را پايه نهاد و هر چند اين شجره بيش از72 برگ نداشت ولي آن چنان ريشه هايش در اعماق زمين فرو رفته بود كه تا ابد اين كلمه حق، ريشه هايش در اعماق قلوب مؤمنان خداجوي جاي دارد و هرگز قدرتي نمي تواند آن را از بين ببرد. و هر چند شجره خبيثه امويان داراي چندين هزار شاخ و برگ در آن روز بود. ولي چون ريشه نداشت، بزودي ريشه كن شد و نابود گشت و جز لعنت و نفرين هميشگي، نتيجه اي براي صاحبانش نداشت، اما شجره حقه حسيني هر روز رشد و نمو مي كند و ريشه هايش پيوسته نيرومندتر و مستحكم تر مي گردد و سايه هاي بلند پايه‌اش بر سر ما و نسل هاي آينده تا روز رستاخيز، باقي و بادوام خواهد ماند و از همين درخت حق است كه انوار ايمان و پارسايي و تقوا بر فراز آسمان ها خواهد رفت و هر كه از اين درخت برگيرد، رستگار و هر كه از آن دوري گزيند بدبخت و سيه روز است.

نهضت بارور امام حسين عليه السلام آنچنان درس عزت و عظمت و انسانيت به دنيا آموخت كه بايد تمام بشريت در برابر عظمتش سر فرود آورند و در عزايش اشك بريزند.

در تاريخ الخلفاي سيوطي آمده است: (ص128)

هنگامي كه حسين كشته شد، آسمان به رنگ سرخ درآمد و هيچ سنگي از زمين برداشته نمي شد، جز آنكه زير آن خوني تازه مي جوشيد، حتي در بيت المقدس.

اي انسان كامل و والايي كه جمادات را به تأثر درآورد ـ و چنان كه ابن ابي حاتم نقل كرده تا چهار ماه پس از شهادتش، افاق آسمان ها گلگون بود ـ بايد تا روز قيامت، عقول دانشمندان و قلوب انديشمندان را به لرزه درآورد و بايد امت اسلامي ـ در روز عاشورا ـ همه باهم، يك دست و يك صدا، براي احقاق حق رسول خدا كه توسط گروهي جاهل و تبهكار، بر سرزمين تفتيده كربلا، پايمال شد، فرياد زنند و ناله كنند و ما اگر بر امام حسين گريه مي كنيم، زيرا در شهادتش، حق رسول خدا ضايع شد و چيزي نمانده بود كه رسالت آسمانيش را از بين ببرند، جز آن كه حسين با نثار خون مقدمش، آن را زنده كرد و دوباره رسولخدا زنده شد و اين است معناي سخن رسول ا...(ص) كه مي فرمايد: »حسين منّي و انا من حسين«.

چه زنده ماندن رسالت پيامبر با نثار خون حسين محقق شد و گرنه شجره خبيثه ملعونه يزيديان، مصمم بود نام پيامبر را از مأذنه ها و مناره هاي مساجد بردارد و قرآن را نابود سازد.

پس روز عاشورا هر مسجدي براي حسين گريه مي كند و هر برگ قرآني براي سيدالشهدا، اشك مي ريزد و هر نداي »ا... اكبري« بر او ناله مي كند. امروز كعبه و مسجد الحرام، شعر و مقام بلكه تمام ستارگان و افلاك و كهكشان ها بر حسين گريه مي كنند زيرا به وسيله او قوانين الهي پابرجاي ماند، پس آيا روا نيست ما در اين روز عزا، گريه كنيم و با زمين و زمان و افلاك هم ناله شويم و اشك بريزيم؟

اي حسين! اگر ما تو را نشناختيم به خدا دهر و زمان ساكت نمي نشيند تا آنكه نور جمال دل آرايت از پشت ابرهاي تار بر دنيا بتابد و اشعة تابناك روح بلندت، صفحه گيتي را روشن سازد و جن و انس در برابر آن همه نور و فروغ، چاره اي جز تسليم و تعظيم نداشته باشند.

رسولخدا(ص) فرمود:

حسين بن علي در آسمان بزرگتر است تا در زمين، و همانا بر طرف راست عرش خدا نوشته شده است: »حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است«.

بياييم همه باهم از اين چراغ هدايت براي زندگي دنيا و آخرتمان فروغ بگيريم و در اين دوران تباهي و فساد كه جهان را غرق ساخته است در كشتي نجات حسين سوار شويم تا به ساحل امن و امان برسيم و رستگار گرديم.