كتاب «تاريخ عثمان پاشا»
نگرشي بر كتاب «تاريخ عثمان پاشا»
تأليف ابوبكر بن عبداله، ترجمه: دكتر نصراله صالحي
سعيد فرجي خويي
وقتي واژه ي تاريخ را مي شنويم يا مي خوانيم، اولين چيزي كه به ذهنمان مي رسد يا نخستين احساسي كه به ما دست مي دهد چيست؟ آيا با شنيدن واژه ي تاريخ، نسل گذشتهي خود را به ياد مي آوريم؟ دوران كودكي به يادمان مي افتد و يا اين كه فيلم هاي تاريخي و يا به ياد آثار تاريخي، بناها، چهره ها و موزه هاي تاريخي نيز مي افتيم.
بزرگان علم تاريخ در يك تعريف كلي، گذشته ي هر پديده را تاريخ آن پديده مي گويند. ما ميتوانيم در مورد گذشته ي هر پديده، يعني كيفيت پيرايش، نحوه رشد و نمو، چگونگي تغيير و تحول و سرانجام و سرنوشت آن، جست و جو و تحقيق كنيم. چنين پژوهشي را پژوهش تاريخي مي گويند. بدين سبب پژوهش در تاريخ حيات بشري، سرنوشت انسانها و تاريخ جوامع بشري اهميت و حساسيت بسزايي دارد.
انديشمندان علم تاريخ مطالعه تاريخ را براي بشر داراي فوايد عمده اي بر شمرده اند از جمله:
1ـ عبرت آموزي از گذشته به عنوان چراغ راه آينده
2ـ آشنايي با ميراث گذشتگان
3ـ شناخت علل عظمت و انحطاط جوامع مختلف
4ـ آشنايي با روح ملت ها
5ـ آشنايي با عوامل پيش برنده ي تاريخ و...
يك بحث مهم ديگر در تاريخ، نوع نگرش ها و بينش ها در تاريخ است كه براي فهم بهتر تاريخ مورد استفاده قرار مي گيرد و معمولاً به سه نوع تقسيم بندي مي كنند: نقلي، تحليلي و فلسفه تاريخ؛
1ـ نگرش نقلي: در اين نگرش به ذكر وقايع و رويدادهاي جزيي و تاريخي پرداخته مي شود. شناخت اسناد و مدارك تاريخي اهميت ويژهاي در اين نگرش دارد. از جمله اين اسناد مي توان به سنگ نوشته ها و لوح هاي تاريخي، آثار باستاني، مكتوبات و دست نوشته ها اشاره كرد.
2ـ نگرش تحليلي: اين نگرش با استفاده از نگرش نقلي و با تكيه بر اسناد و مدارك تاريخي در پي شناخت علل وقوع حوادث و رخدادهاي تاريخي است و تلاش مي كند با استفاده از جزئيات، وقايع تاريخي را تجزيه و تحليل نمايد.
3ـ فلسفه تاريخ: اين نگرش به دنبال پاسخ دادن به پرسش هايي از اين قبيل است: آيا تحول جوامع از مرحلهاي به مرحله ديگر تابع قوانيني است؟ آيا حوادث تاريخي بر اثر تصادف و اتفاق رخ مي دهد؟ آيا اين حوادث با هم ارتباطي دارند؟ و سؤالهايي از اين قبيل كه در فلسفه ي تاريخ به آنها پاسخ داده مي شود.
اما آن چه كه مورد بحث در اين مقال است، نگرشي كوتاه و اجمالي و معرفي گونه ي كتاب »تاريخ عثمان پاشا« است كه شرح يورش عثماني ها به قفقاز و آذربايجان و تصرف تبريز است و از سه متن تاريخي به وجود آمده است و مي توان گفت كه در بحث نگرش هاي تاريخي شامل مبحث »نگرش نقلي« است و داراي اهميت فوق العاده اي در تاريخ عثماني و روابط ايران و عثماني است.
»تاريخ عثمان پاشا« شامل سه متن تاريخي است؛ اين متون حاوي گزارشهاي زنده و مستندي هستند از چگونگي آغاز حركت اردوي عثماني از استانبول تا پيشروي به مرزهاي شمال غربي و غرب ايران در قفقاز و آذربايجان؛ كه در بخش اول، تاريخ عثمان پاشا به قلم ابوبكر بن عبداله در شرح تهاجم عثماني به قلمرو صفويان در قفقاز و تصرف اين مناطق اشاره ميكند.
بخش دوم نامه ي عوض افندي از دميرقاپو (دربند) به عثمان پاشاست و سومين بخش گزارش مشروح يورش عثماني به آذربايجان و تصرف تبريز به فرماندهي عثمان پاشا به قلم مورخ همراه وي، ابراهيم رحيمي زاده چاوشي است.
مترجم محترم كتاب جناب آقاي دكتر تصراله صالحي در مقدمه ي كتاب به آگاهي هاي مهم و در خور توجه اي كه از اين كتاب مستفاد ميگردد را بيان كرده است:
1ـ آگاهي هاي قوم شناختي: در هر سه متن، اطلاعات مفيد و ارزشمندي راجع به زبان، آيين و آداب اقوام مختلف شهرهاي قفقاز ارايه شده است.
2ـ آگاهي جغرافيايي و جغرافياي تاريخي: از آن جا كه نويسنده تاريخ عثمان پاشا همراه سپاه عثماني بوده، اطلاعات مفيد و جالبي از موقعيت جغرافيايي بسياري از رودها و كوه ها در شهرهاي قفقاز و آذربايجان ارايه مي كند.
3ـ آگاهي هاي جالب توجه از بناهاي تاريخي شهرهاي ايران: نويسنده متن سوم يعني ابراهيم رحيمي زاده چاوشي كه به گزارش حركت اردوي عثماني از اراضي روم تا تصرف تك تك شهرهاي آذربايجان به ويژه تبريز پرداخته و تحت تأثير عظمت آثار و بناهاي تاريخي ايران قرار مي گيرد و در چندين جاي مختلف به تعريف و تمجيد از آثار باستاني و فرهنگي آذربايجان و ايران مي كند.
آنچه كه مهمتر است و آن سبب نوشتن چنين نگرشي شده است، اين است كه مؤلف با اشاره مختصربه وجود برخي بناهاي تاريخي ارزش اثر خود را دو چندان كرده است. وي بعد از وصف اجمالي شهر خوي به صراحت به وجود مدفن شمس تبريزي در اين شهر اشاره مي كند: »اكنون مرقد حضرت شمس تبريزي، نوراله مرقده، در خوي است شكر و سپاس خدا را كه زيارت آن مرقد شريف ميسر شد.(1)
با ياري خداوند متعال با قطعي تر شدن مدفن حضرت شمس تبريزي در خوي و نمايان شدن منابع تاريخي بيشتر، گام بعدي را بايد در خصوص معرفي تصوف و عرفان اصيل اسلامي و شمس و مولانا گرايانه برداشت.
1ـ تاريخ عثمان پاشا، تأليف ابوبكر بن عبداله، ص21
کلیه پست های این وبلاگ از تاریخ 10 اردیبهشت1391 مطالب چاپ شده در دوهفته نامه دارالصفا بوده و پست های قبل از این تاریخ، مربوط به هفته نامه اورین خوی می باشد.