آشنايي با دنبلي ها و خدمات آنها

 

قسمت 34

www.donboli.info

امير دنبلي

امير محمود خان دنبلي (خاور(

امير محمودخان متخلص به خاور فرزند محمد بيگ دنبلي و نواده شهبازخان دوم در سال 1151 خورشيدي در شهر خوي متولد شد. در ابتدا به تحصيل علوم ظاهري پرداخت و پس از مدت كمي به رتبه اميرالامرائي نايل گشت ودر دوره محمدشاه بيگلربيگي اصفهان شد.

محمدبيگ در زمان حكومت حسينقلي خان در خوي حاكم مرند بود لذا حسينقلي خان، محمودخان را به همراه مادرش و ساير اعضاي خانواده به مرند فرستاد. او مدت چهار سال در كنار پدرش بود در سال 1168 خورشيدي از مرند به نزد دايي خود مصطفي قلي خان حاكم قراجه داغ رفت .در سال 1174 خورشيدي كه حكومت قراجه داغ به ضميمه تبريز به حسينقلي خان داده شد. محمودخان را به همراه خود به خوي آورده و خواهر خود را به عقد وي درآورد و در سال 1177 خورشيدي وي را به حكومت تبريز گمارد.

بعد از درگذشت حسينقلي خان، ابراهيم خان دولو كه مجري سياستهاي فتحعلي شاه در جهت تضعيف دنبلي ها بود ، محمودخان را مدتي در خانه اش تحت نظر قرار داد. فتحعلي شاه اين كار سردار قاجار را تاييد نكرد و خلعت و فرماني براي محمودخان فرستاد كه نوشته بود»جدت شهبازخان در جنگ آزادخان افغان به جدم محمدحسن خان خدمت كرده و من آنرا جبران خواهم كرد . تو در بهار كه عباس ميرزا به اتابيكي سليمان خان اعتضادالدوله قاجار براي سركوبي جعفرقلي خان به خوي لشكركشي خواهد كرد بايد درركاب شاهزاده خدمات شايان به انجام رساني.« محمودخان در بهار 1178 خورشيدي با سپاه عباس ميرزا پيشروي به سوي خوي را آغاز كرد. بعد از اشغال خوي به حكومت آن شهر تعيين شدو پيرقلي خان شامبياتي قاجار نيز به سرداري خوي منصوب گرديد. دو سال بعد محمودخان به تهران احضار شد و خواهرش مهرنسا خانم كه قبلا زن سليمان خان سردار بود جزو همسران فتحعلي شاه درآمد و خود نيز از مقربان دربار و نديم شاه شد. مدتي نايب اول اللهيار خان آصف الدوله ايشيك آقاسي بود بعد سمت قوريساول باشي گرفت.

در تصويري كه در سال 1191 خورشيدي بر ديوار تالار سلام نگارستان از شاهزادگان و رجال و سفيران خارجي كشيده شده بود تصوير  محمودخان نايب ايشيك آقاسي هم موجود بود.

در سال 1201 خورشيدي سفيري از طرف دربار عثماني بنام نجيب افندي براي ايجاد حسن تفاهم با دولت ايران به تهران وارد شد و به همراهي و راهنمائي‌هاي محمودخان دنبلي كه به امير كبير ملقب شده يود فتحعلي شاه را در كاخ گلستان ملاقات كرد و معاهده‌اي بين دو كشور به امضاء رسيد.

محمودخان در دوره محمدشاه از رجال محترم دربار بود. در سال 1218 خورشيدي از طرف محمدشاه حاكم اصفهان گرديد. زمانيكه وي حكومت اصفهان را داشته  محمدحسن اشتهاردي از ملازمان او بوده و محمودخان نوشته هاي خود درباره تاريخ دنبلي ها را بنام تذكره الدنابله تنظيم و جهت انتشار در اختيار اشتهاردي گذاشت .نسخه اي از اين كتاب در كتابخانه مجلس موجوداست.

عبدالرزاق بيك در نگارستان دارا درباره محمودخان مي‌نويسد: »محمودخان نواده شهبازخان دنبلي از استادان علم و ادب، طالب هنر و صاحب جوهربود. بعد از اطلاع و استحضار از مقدمات علمي به علم حكمت و طب و تاريخ و شعر پرداخته در ميدان آداب و فنون كمال بر اقران فائق آمده«

محمودخان شاعر بود و ديوان شعرش مانند ديوان انوري بغايت نيكوست . در بسياري از فنون اطلاعات كافي داشت . محمود خان چندين پسر داشت از جمله امير شهبازخان.

وي  در سال 1221 خورشيدي و در شهر اصفهان وفات يافت . نمونه اي از اشعار وي را نقل مي كنيم:

ماند به تبسم لب يار/ اين خنده كه بي دهان زند صبح

زلف و رخ يار ديد كز مشك/ سنبل بر سر عيان زند صبح

در محفل آسمان صبوحي/ از ساغر مه نهان زند صبح

بر غفلت اهل روزگار است/ هر خنده كه در جهان زند صبح

بر فوج نجوم و ظلمت شب/ چون رستم پهلوان زند صبح

يا لشكر كفر را شبيخون/ مانند خدايگان زند صبح

..........................

 چيست آن آتش مه سيال است چون آب روان / آتشي محلول كآبي منجمد دارد روان

اختر است، اما نه اين اختر كه باشد در ظلام /  آذر است، اما نه آن آذركه باشد با دخان

 پيكري صافي چوآتش، گوهري صافي چو عقل / اخگري تابان چواختر، جوهري روشن چو جان

صاحب دوراست و دورش را تسلسل در عقب / همچو دور دولت شاهنشه صاحب قرآن