قاتلان عدالت خواهان

جليل لباسدوخت

 

»ان الذين يكفرون بايات ا... و يقتلون النبيين بغير حق و يقتلون الذين يأمرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب اليم اولئك حبطت اعمالهم في الدنيا و الاخره و مالهم من ناصرين«

كساني كه نسبت به آيات خدا كفر مي ورزند و پيامبران را به ناحق مي كشند و (نيز) مردمي را كه امر به عدالت مي كنند به قتل مي رسانند به كيفر دردناك الهي بشارت ده! آنها كساني هستند كه اعمال (نيكشان، بخاطر اين گناهان بزرگ) در دنيا و آخرت تباه شده و باور و مرد كار را و شفاعت كننده اي) ندارند. (آل عمران/21 ـ22)

در اين آيه خداوند متعال به كفار و قاتلين پيامبران و قاتلين آمرين به عدالت وعده عذاب دردناك داده است.

در ادامه آيه خداوند متعال، قاتلين آمرين به عدالت را نيز در رديف كفار و قاتلين انبياء آورده است و اين نكته حاوي اين حقيقت است كه قاتلين آمرين معروف از سنخِ كفار معاند و قاتلين پيامبرانند!

حضرت علي(ع) در حكمت437 نهج البلاغه در پاسخ به سؤالي كه از آن حضرت درباره عدالت و سخاوت پرسيدند فرمود: عدالت هر چيزي را در جاي خود مي نهند، در حاليكه بخشش آن را از جاي خود خارج مي سازد. عدالت تدبير عمومي مردم (و به نفع كليه آحاد اجتماع است) در حالي كه بخشش شامل گروه خاصي مي شود، پس عدالت شريفتر و برتر (از سخاوت) است.

همچنين از آيه مي توان فهميد كه كساني كه بر عليه »آمرين به عدالت« بر مي خيزند در نهايت، اگر نتوانند با تهديد و تطميع و ازار و اذيت و محدوديت، آنها را از كار باز دارند به ترور شخص و شخصيت آنها مي پردازند.

پس قتل آمرين به عدالت به دو گونه انجام مي شود:

1ـ ترور شخصيت عدالت خواهان

در وهله اول صاحبان زر و زور و تزوير براي آنكه از كارايي و وجاهت آمرين به عدالت بكاهند با دسيسه و حيله و اتهام و تهمت و شايعه سازي به ترور شخصيت آنها مي پردازند! آنها را مال پرست، مقام دوست، هوسباز، منحرف، ناسازگار و... به مردم معرفي مي كنند! سعي مي كنند با قدرت و پول و تبليغات خويش و بوسيله ترتيب دادن توطئه هاي گوناگون و رواج دادن شايعات متعدد، آنها را در نظر ديگران بد جلوه داده و مشروعيت و وجاهت آنها را از بين ببرند. بر سر راه آنها و اطرافيان شان انواع و اقسام دامها را پهن مي كنند و با وسوسه هاي شيطاني و توسط افراد پست و بي شخصيت و بي دين سعي مي كنند كه از آنها نقطه ضعفهاي هر چند كوچك ـ كه در زندگي همه مردم وجود دارد ـ به دست آورده و آنها را بزرگ جلوه داده و حيثيت و آبروي آنها را بريزند به طوري كه آنها در اين دام دشمن ساخته گرفتار شده و مشغول به خويش شوند.

2ـ ترور شخص عدالت خواه

چنانچه روش اول پاسخ ندهد و آمرين به عدالت وقعي به آنها ننهند يا امكان ترور شخصيت آنها براي دشمنان شان وجود نداشته باشد و يا در اين كار موفق نشوند و يا اينكه دشمنان عدالت خواهان قدرت تفكر و برنامه ريزي براي اينكار را نداشته باشند به ترور شخص آنها مي پردازند.

در اين حالت آنها سعي مي كنند با انواع و اقسام حيله ها و صحنه سازيها، عدالت خواهان را از سر راه خود بردارند. به همين جهت در طول تاريخ خصوصاً در عرصه برخورد مهم و سرنوشت ساز بهترين انسانها نظير انبياء و ائمه اطهار(ع) دشمنانشان كه از بدترين موجودات بوده اند اين دو روش را بخوبي مي توانيم مشاهده كنيم.

ضمناً از آيه استفاده مي شود كه نقش »آمرين به عدالت« نقشي بزرگ در عرصه اصلاح جامعه و مبارزه با فساد است چنانچه خداوند متعال آنها را در رديف پيامبران الهي آورده است. قاتلان آنها را نيز به همان مجازاتي ميرساند كه كفار و قاتلين پيامبران را مي رساند. مفسر تفسير نور در اين باره نوشته است:

در تفسير كبير و مجمع البيان و قوطبي آمده است كه بني اسرائيل در اول روز آن هم در يك ساعت چهل و سه نفر از پيامبران الهي و112 نفر از آمران به معروف را به شهادت رساندند. البته در زمان پيامبر اسلام(ص) گروهي كه انبياء را شهيد كنند نبوده اند. اما چون زنده ها به كار نياكان خود راضي بودند، خداوند در اين آيه، كساني را كه بخاطر رضايت قلبي، شريك جرم گذشتگان هستند را با خطاب »بشرهم« مورد انتقاد و تهديد قرار داده است.

پيامهاي اين آيات عبارتند از:

1ـ از اعتقادات انحرافي و كفرآميز، اعمال خطرناكي مثل قتل و كشتار انبياء سر مي زند.

2ـ در شرايطي، اظهار حق لازم است، اگر چه به قيمت شهادت انبياء و اولياء باشد.

3ـ دشمنان براي حق ـــــــــ ، دست به كشتن پيامبران مي زنند.

4ـ گاهي طاغوتها براي كشتن فرزانگان با تبليغات و شايعات و توجيهات، كار خود را حق جلوه مي دهند.

5ـ نام كساني كه به عدالت دعوت مي كنند و آمرين به معروف و ناهيان از منكر، در رديف انبياء برده شده است. لذا كيفر قاتلان آنها نيز همچون قاتلان پيامبران است.

6ـ گاهي يك انحراف، همه اعمال شخص را تباه مي كند.

7ـ براي گناهاني همچون پيامبركشي، شفاعتي در كار نيست