شهريار و موسيقي (24)

حبيب حسن‌نژاد ـ كارشناس‌ارشد زبان و ادبيات فارسي

سه گاه

بعد از نواي خواجة شيراز ، شهريار/دل بسته ام به نالة سيم سه گاه تو   145/3

سه گاه " يكي از هفت دستگاه موسيقي ايران است حاكي از ناله هاي جانسوز فراق و شكايت از جور معشوق" و بدبختي و بي چارگي بينوايان و بلا ديدگان . " فواصل درجات گام آن را در صورتي كه با پردة متغيّر مخالف آن دستگاه در نظر بگيريم ( درجة پنجم گامش را ربع پردة زير كنيم ) داراي دو دانگ مساوي است و چون تناسب فواصل درجاتش با درجات گام چهارگاه با تقريبي مساوي است ، لذا اغلب گوشه ها و تكّه هاي معروف چهارگاه در سه گاه نواخته مي شوند و آنها عبارتند از : زابل ، حصار ، مخالف ، مغلوب ، مويه . گوشه ها و تكّه هايي كه مخصوص سه گاه است عبارتند از : رهاب مسيحي ، شاه ختائي ، جغتائي ، تخت طاقديس ".

لالايي هاي مادران آذربايجان نيز در سه گاه قابل اجراست .

سيم: رك به  رشته

سيم زرد

سه تار شاعر از دست تو كوك است/ كه جام است و به دست جم نباشد

بيا و سيم زردش را عوض كن /كه چون عهد جهان محكم نباشد  704/1

براي ايجاد صداهاي بم از سيم زرد استفاده مي شود كه قطر آن با توجّه به نوع آن و صداي اصلي سيم متغيّر است . جنس سيم هاي زرد از برنج است . سيم ديگر ، سيم سفيد (سيم ملودي) است كه از جنس فولاد است و محكم تر و مقاوم تر از سيم زرد است و براي ايجاد اصلي ترين صداي آواز و اصواتي با فركانس بالاتر در طول مساوي كاربرد دارد.

شكسته

" از گوشه هاي اصلي دستگاه ماهور كه به مناسبت نزديكي فواصل كه در ماهور و بيات ترك با تنيك يكسان يكي است ، در بيات ترك نيز قابليّت اجرايي دارد و امروز از گوشه هاي ترك نيز محسوب مي شود ". و بي شباهت به افشاري نيست .

شهريار گويد :

شكسته خواندم از ماهور و نشنيدي برو خوش باش/كه هم آواز بشكسته است و هم آواي بشكسته 50/3

من اين شكسته كه خوانم ز سوز سينه به ماهور/ مگر ز ساز صبا بشنوم جواب شكسته 175/1

گوشة شكسته در ماهور را " شكسته ماهور " گويند .

شور

به چند معناست :

1ـ آواز رقص و سماع :

مطربانشان از درون دف مي زنند / بحرها در شورشان كف مي زنند    مثنوي

2ـ نام سازي بادي . نايي ساده خاص شبانان و كوخ نشينان . فقط سه سوراخ در رو و يك سوراخ در پشت دارد و نوازنده ، اين ساز را مانند سيه ني يا قره ني مي نوازد . به اين معني در شعر شهريار نيامده است .

1ـ يكي از هفت دستگاه موسيقي قديم ايران و دوّمين دستگاه از هفت دستگاه موسيقي مقامي آذربايجان .

آواز شور شاعرانه و لطيف است و آكنده از حُجب و حيا و اندرز و صبر و براي احساسات لطيف انساني مانند عشق و محبّت بسيار مناسب است . مانند آواز دشتي جان گداز نيست . آواز شور روح عارفانه و متصوّف ايراني را كاملاً مجسّم مي كند .

شهريار گويد :

هاي و هيهاي شتربانان شنو/ شور و شهناز حدي خوانان شنو 415/1

و ؛

اي خانقاه شور و همايون و چارگاه / بي شور چارگاه و همايون چه مي كني ؟ 683/1

شور در زبان فارسي به مفهوم عشق هم آمده است . شور در مصرع دوم بيت اخير همين معني را دارد .